مطالب مفید و خواندنی ارسالی توسط کاربران

در این انجمن به متفرقه در موژ مهندسی بهداشت ایمنی و محیط زیست در مورد بهداشت ایمنی محیط زیست بهداشت محیط مهندسی بهداشت محیط بهداشت حرفه ای تصفیه آب تصفیه فاضلاب جزوه ارشد محیط زیست ایمنی میپردازید.

مدیر انجمن: naderloo

ارسال پست
نمایه کاربر
naderloo
مدیر کل
مدیر کل
پست: 2793
تاریخ عضویت: 08 نوامبر 2008 00:00
حالت من: Khaste
محل اقامت: تهران
تماس:

پست توسط naderloo »

[JUSTIFY]خبر خوش
روزی روبرتو دوونسنزو تنیس باز قهرمان آرژانتین در حالی که در یکی از بزرگترین رقابت های تنیس دنیا برنده شده بود در حالی که چک قهرمانی را دریافت کرده بود و لبخندی بر لب داشت وارد رختکن شد، پس از ساعتی ، او داخل پاركینگ تك وتنها به طرف ماشینش می رفت كه زنی به وی نزدیك می شود. زن پیروزیش را تبریك می گوید و سپس عاجزانه می افزاید كه پسرش به خاطر ابتلا به بیماری سخت مشرف به مرگ است و او قادر به پرداخت حق ویزیت دكتر و هزینه بالای بیمارستان نیست .

دو ونسنزو تحت تاثیر حرفهای زن قرار گرفت و چك مسابقه را امضا نمود و در حالی كه آن را توی دست زن می فشارد گفت : برای فرزندتان سلامتی و روزهای خوشی را آرزو می كنم .

یك هفته پس از این واقعه دوونسنزو در یك باشگاه روستایی مشغول صرف ناهار بود كه یكی از مدیران عالیرتبه انجمن گلف بازان به میز او نزدیك می شود و می گوید : هفته گذشته چند نفر از بچه های مسئول پاركینگ به من اطلاع دادند كه شما در آنجا پس از بردن مسابقه با زنی صحبت كرده اید . میخواستم به اطلاعتان برسانم كه آن زن یك كلاهبردار است . او نه تنها بچه مریض و مشرف به موت ندارد ، بلكه ازدواج هم نكرده . او شما را فریب داده ، دوست عزیر دو ونسزو می پرسد : منظورتان این است كه مریضی یا مرگ هیچ بچه ای در میان نبوده است .

بله كاملا همینطور است .

دو ونسزو می گوید : در این هفته ، این بهترین خبری است كه شنیدم .
[/JUSTIFY]
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
[CENTER]
تصویر

تصویر
[/CENTER]
نمایه کاربر
naderloo
مدیر کل
مدیر کل
پست: 2793
تاریخ عضویت: 08 نوامبر 2008 00:00
حالت من: Khaste
محل اقامت: تهران
تماس:

پست توسط naderloo »

[JUSTIFY]وقت شناسی‌ !
در مراسم تودیع پدر پابلو، کشیشی که ۳۰ سال در کلیسای شهر کوچکی خدمت کرده و بازنشسته شده بود، از یکی‌ از یاستمداران اهل محل برای سخنرانی دعوت شده بود. در روز موعود، مهمان سیاستمدار تاخیر داشت و بنابرین کشیش تصمیم گرفت کمی‌ برای مستمعین صحبت کند.
پشت میکروفن قرار گرفته و گفت: ۳۰ سال قبل وارد این شهر شدم. انگار همین دیروز بود.راستش را بخواهید، اولین کسی‌ که برای اعتراف وارد کلیسا شد، مرا به وحشت انداخت.
به دزدی هایش، باج گیری، رشوه خواری، هوس رانی‌، زنا با محارم و هر گناه دیگری که تصور کنید اعتراف کرد.
آن روز فکر کردم که جناب اسقف اعظم مرا به بدترین نقطه زمین فرستاده است ولی با گذشت زمان و آشنایی با بقیه اهل محل دریافتم که در اشتباه بوده‌ام و این شهر مردمی نیک دارد.
در این لحظه سیاستمدار وارد کلیسا شده و از او خواستند که پشت میکروفن قرار گیرد.
در ابتدا از اینکه تاخیر داشت عذر خواهی‌ کرد و سپس گفت که به یاد دارد که زمانیکه پدر پابلو وارد شهر شد، من اولین کسی‌ بود که برای اعتراف مراجعه کردم.

نتیجه اخلاقی‌: وقت شناس باشید[/JUSTIFY]
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
[CENTER]
تصویر

تصویر
[/CENTER]
نمایه کاربر
naderloo
مدیر کل
مدیر کل
پست: 2793
تاریخ عضویت: 08 نوامبر 2008 00:00
حالت من: Khaste
محل اقامت: تهران
تماس:

پست توسط naderloo »

[JUSTIFY]آيا قدر خود را مي دانيم:
یه سخنران معرف در مجلسی که دویست نفر در آن حصور داشتند . یک اسکناس صد دلاری را ازجیبش بیرون آورد پرسید چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد ؟
دست همه حاضران بالا رفت سخنران گفت بسیار خوب من این اسکناس را به یکی ار شما خواهم داد ولی قبلا از آن می خواهم کاری بکنم و سپس در برابر نگاه های متعجب حاضران اسکناس را مچاله کرد و باز پرسید:
چه کسی هنوز مایل است این اسکناس را داشته باشد ؟
و باز دستهای حاضرین بالا رفت این بار مرد اسکناس مچاله شده را به زمین انداخت و چند بار آن را لگد مال کرد و باکفش خود آن را روی رمین کشید بعد اسکناس را برداشت و پرسید خوب حالا چه کسی حاضر است صاحب این اسکناس شود ؟ باز دست همه بالا رفت سخنران گفت دوستان با این بلاهایی که من سر اسکناس آوردم از ارزش اسکناس چیزی کم نشد و همه شما خواهان آن هستید و ادامه داد در زندگی واقعی هم همین طور است ما در بسیاری موارد با تصمیماتی که میگیریم یا با مشکلاتی که رو به رو می شویم خم می شویم مچاله می شویم خاک آلود می شیم و احساس میکنیم که دیگر پشیزی ارزش نداریم ولی اینگونه نیست و صرف نظر از اینکه چه بلایی سر مان آمده است هرگز ارزش خود را از دست نمی دهیم و هنوز هم برای افرادی که دوستمان دارند آدم پر ارزشی هستیم.
[/JUSTIFY]
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
[CENTER]
تصویر

تصویر
[/CENTER]
naene
فعال
فعال
پست: 217
تاریخ عضویت: 05 نوامبر 2009 00:00
حالت من: Badhal
تماس:

حرفهایی واسه دلگرمی

پست توسط naene »

اگه یه روزدشمن پیداکردی بدون [center][CENTER] دررسیدن به هدفت موفق بودی [RIGHT]اگه تهدیدت کردن بدون [CENTER] دربرابرت ناتوانند [RIGHT]اگه خیانت دیدی بدون [CENTER] قیمتت بالاست [RIGHT]اگه ترکت کردن بدون [CENTER] باتوبودن لیاقت می خواد[/center]
هیچگاه به خاطر “هیچکس” دست از “ارزشهایت” نکش …
چون زمانی که آن فرد از تو دست بکشد ، تو می مانی و یک “من” بی ارزش !



الهه السادات امیری نایینی
naene
فعال
فعال
پست: 217
تاریخ عضویت: 05 نوامبر 2009 00:00
حالت من: Badhal
تماس:

مدرسه عشق

پست توسط naene »

[center]در مجالي که برايم باقيست
باز همراه شما مدرسه اي مي سازيم
که در آن همواره اول صبح
به زباني ساده
مهر تدريس کنند
و بگويند خدا
خالق زيبايي
و سراينده ي عشق
آفريننده ماست
مهربانيست که ما را به نکويي
دانايي
زيبايي
و به خود مي خواند
جنتي دارد نزديک ، زيبا و بزرگ
دوزخي دارد – به گمانم -
کوچک و بعيد
در پي سودايي ست
که ببخشد ما را
و بفهماندمان
ترس ما بيرون از دايره رحمت اوست
در مجالي که برايم باقيست
باز همراه شما مدرسه اي مي سازيم
که خرد را با عشق
علم را با احساس
و رياضي را با شعر
دين را با عرفان
همه را با تشويق تدريس کنند
لاي انگشت کسي
قلمي نگذارند
و نخوانند کسي را حيوان
و نگويند کسي را کودن
و معلم هر روز
روح را حاضر و غايب بکند
و به جز از ايمانش
هيچ کس چيزي را حفظ نبايد بکند
مغز ها پر نشود چون انبار
قلب خالي نشود از احساس
درس هايي بدهند
که به جاي مغز ، دل ها را تسخير کند
از کتاب تاريخ
جنگ را بردارند
در کلاس انشا
هر کسي حرف دلش را بزند
غير ممکن را از خاطره ها محو کنند
تا ، کسي بعد از اين
باز همواره نگويد:"هرگز"
و به آساني هم رنگ جماعت نشود
زنگ نقاشي تکرار شود
رنگ را در پاييز تعليم دهند
قطره را در باران
موج را در ساحل
زندگي را در رفتن و برگشتن از قله کوه
و عبادت را در خلقت خلق
کار را در کندو
و طبيعت را در جنگل و دشت
مشق شب اين باشد
که شبي چندين بار
همه تکرار کنيم :
عدل
آزادي
قانون
شادي
امتحاني بشود
که بسنجد ما را
تا بفهمند چقدر
عاشق و آگه و آدم شده ايم
در مجالي که برايم باقيست
باز همراه شما مدرسه اي مي سازيم
که در آن آخر وقت
به زباني ساده
شعر تدريس کنند
و بگويند که تا فردا صبح
خالق عشق نگهدار شما
[/center]
[center]مجتبي کاشاني

[/center]
هیچگاه به خاطر “هیچکس” دست از “ارزشهایت” نکش …
چون زمانی که آن فرد از تو دست بکشد ، تو می مانی و یک “من” بی ارزش !



الهه السادات امیری نایینی
naene
فعال
فعال
پست: 217
تاریخ عضویت: 05 نوامبر 2009 00:00
حالت من: Badhal
تماس:

دست خدا

پست توسط naene »

[font=tahoma][JUSTIFY]تنها بازمانده یك كشتی شكسته به جزیره ای خالی از سكنه افتاد.او با دلی لرزان دعا كرد كه خدا نجاتش دهد اما كسی نمی آمد. سرانجام موفق شد از تخته پاره ها برای خود كلبه ای بسازد. اما روزی كه برای جستجوی غذا بیرون رفته بود، به هنگام برگشتن دید كه كلبه اش در حال سوختن است و دودی از آن به آسمان می رود. متاسفانه بدترین اتفاق ممكن افتاده بود. از شدت خشم و اندوه فریاد زد: " خدایا چطور راضی شدی با من چنین كاری كنی؟ "صبح روز بعد با صدای بوق كشتی ای از خواب پرید. كشتی ای آمده بود تا نجاتش دهد. مرد خسته، از نجات دهندگانش پرسید: شما از كجا فهمیدید كه من اینجا هستم؟آنها جواب دادند: ما متوجه علائمی كه با دود می دادی شدیم. وقتی كه اوضاع خراب می شود، ناامید شدن آسان است. ولی ما نباید دلمان را ببازیم چون حتی در میان درد و رنج دست خدا در كار زندگی مان است.[/JUSTIFY][/font]
[center][HIGHLIGHT=#ebf1dd]به یاد داشته باش، در زندگی اگر كلبه ات سوخت ممكن است دودهای آن علائمی باشد كه عظمت و بزرگی خداوند را به كمك می خواند. [/HIGHLIGHT][/center]
هیچگاه به خاطر “هیچکس” دست از “ارزشهایت” نکش …
چون زمانی که آن فرد از تو دست بکشد ، تو می مانی و یک “من” بی ارزش !



الهه السادات امیری نایینی
نمایه کاربر
naderloo
مدیر کل
مدیر کل
پست: 2793
تاریخ عضویت: 08 نوامبر 2008 00:00
حالت من: Khaste
محل اقامت: تهران
تماس:

پست توسط naderloo »

[JUSTIFY]زود قضاوت نكن!!!(ارسالی توسط kaveh kh)
مرد مسنی به همراه پسر ٢٥ ساله‌اش در قطار نشسته بود. در حالی که مسافران در صندلی‌های خود نشسته بودند، قطار شروع به حرکت کرد.
به محض شروع حرکت قطار پسر ٢٥ ساله که کنار پنجره نشسته بود پر از شور و هیجان شد. دستش را از پنجره بیرون برد و در حالی که هوای در حال حرکت را با لذت لمس می‌کرد فریاد زد: پدر نگاه کن درخت‌ها حرکت می‌کنن. مرد مسن با لبخندی هیجان پسرش را تحسین کرد.
کنار مرد جوان، زوج جوانی نشسته بودند که حرف‌های پدر و پسر را می‌شنیدند و از حرکات پسر جوان که مانند یک بچه ٥ ساله رفتار می‌کرد، متعجب شده بودند.
ناگهان پسر دوباره فریاد زد: پدر نگاه کن دریاچه، حیوانات و ابرها با قطار حرکت می‌کنند.زوج جوان پسر را با دلسوزی نگاه می‌کردند. باران شروع شد چند قطره روی دست مرد جوان چکید. او با لذت آن را لمس کرد و چشم‌هایش را بست و دوباره فریاد زد: پدر نگاه کن باران می‌بارد،‌ آب روی من چکید.
زوج جوان دیگر طاقت نیاورند و از مرد مسن پرسیدند: ‌چرا شما برای مداوای پسرتان به پزشک مراجعه نمی‌کنید؟ مرد مسن گفت: ما همین الان از بیمارستان بر می‌گردیم. امروز پسر من برای اولین بار در زندگی می‌تواند ببیند!!!
[/JUSTIFY]
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
[CENTER]
تصویر

تصویر
[/CENTER]
naene
فعال
فعال
پست: 217
تاریخ عضویت: 05 نوامبر 2009 00:00
حالت من: Badhal
تماس:

آدمها درست بشن دنیا هم درست میشه

پست توسط naene »

[SIZE=3]پدر داشت روزنامه می خواند پسر که حوصله اش سر رفته بود پیش پدرش رفت و گفت : پدر بیا بازی کنیم
پدر که بی حوصله بود چند تکه از روزنامه که عکس نقشه دنیا بود تکه تکه کرد و به پسرش داد و گفت برو درستش کن
پسر هم رفت و بعد از مدتی عکس را به پدرش داد
پدر دید پسرش نقشه جهان رو کاملاً درست جمع کرده از او پرسید که نقشه جهان رو از کجا یاد گرفتی؟
پسر گفت : من عکس اون آدم پشت صفحه رو درست کردم، وقتی آدمها درست بشن دنیا هم درست میشه[/SIZE]
هیچگاه به خاطر “هیچکس” دست از “ارزشهایت” نکش …
چون زمانی که آن فرد از تو دست بکشد ، تو می مانی و یک “من” بی ارزش !



الهه السادات امیری نایینی
naene
فعال
فعال
پست: 217
تاریخ عضویت: 05 نوامبر 2009 00:00
حالت من: Badhal
تماس:

لطفا مداد باشید :

پست توسط naene »

1 - می توانی کارهای بزرگی کنی ، اما نباید هرگز فراموش کنی دستی وجود دارد که هر حرکت تو را هدایت می کند . اسم این دست خداست ، او باید تو را همیشه در مسیر اراده اش حرکت دهد.

2 - گاهی باید از ان چه می نویسی دست بکشی و از مداد تراش استفاده کنی . این باعث می شود مداد کمی رنج بکشد . اما اخر کار ، نوکش تیزتر می شود . پس بدان که باید رنج هایی را تحمل کنی ، چرا که این رنج باعث می شود انسان بهتری شوی .

3 - مداد همیشه اجازه می دهد برای پاک کردن یک اشتباه ، از پاک کن استفاده کنیم . بدان که تصحیح یک کار خطا ، کار بدی نیست ، در واقع برای این که خودت را در مسیر درست نگه داری مهم است .

4 - چوب یا شکل خارجی مداد مهم نیست ، ذغالی اهمیت دارد که داخل چوب است . پس همیشه مراقب باش درونت چه خبر است .

5 - و سرانجام : مداد همیشه اثری از خود به جا می گذارد . بدان هر کار در زندگی ات می کنی ، ردی به جا می گذارد و سعی کن نسبت به هر کاری می کنی ، هوشیار باشی و بدانی چه می کنی ؟
هیچگاه به خاطر “هیچکس” دست از “ارزشهایت” نکش …
چون زمانی که آن فرد از تو دست بکشد ، تو می مانی و یک “من” بی ارزش !



الهه السادات امیری نایینی
naene
فعال
فعال
پست: 217
تاریخ عضویت: 05 نوامبر 2009 00:00
حالت من: Badhal
تماس:

54 سخن زیبا...

پست توسط naene »

1- آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همه‌ی انسان‌ها برابرند. (مارتین لوتر‌کینگ)
2- بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانو‌هایت زندگی کنی. (رودی)
3- قطعاً خاک و کود لازم است تا گل سرخ بروید. اما گل سرخ نه خاک است و نه کود (پونگ)
4- بر روی زمین چیزی بزرگتر از انسان نیست و درانسان چیزی بزرگتر از فکر او. (همیلتون)
5- عمر آنقدر کوتاه است که نمی‌ارزد آدم حقیر و کوچک بماند. (دیزرائیلی)
6- چیزی ساده تر از بزرگی نیست آری ساده بودن همانا بزرگ بودن است. (امرسون)
7- به نتیجه رسیدن امور مهم ، اغلب به انجام یافتن یا نیافتن امری به ظاهر کوچک بستگی دارد. (چاردینی)
8- آنکه خود را به امور کوچک سرگرم می‌کند چه بسا که توانای کاهای بزرگ را ندارد. (لاروشفوکو)
9- اگر طالب زندگی سالم و بالندگی‌رو می باشیم باید به حقیقت عشق بورزیم. (اسکات پک)
10- زندگی بسیار مسحور کننده است فقط باید با عینک مناسبی به آن نگریست. (دوما)
11- دوست داشتن انسان‌ها به معنای دوست داشتن خود به اندازه ی دیگری است. (اسکات پک)
12- عشق یعنی اراده به توسعه خود با دیگری در جهت ارتقای رشد دومی. (اسکات پک)
13- ما دیگران را فقط تا آن قسمت از جاده که خود پیموده‌ایم می‌توانیم هدایت کنیم. (اسکات پک)
14- جهان هر کس به اندازه ی وسعت فکر اوست. (محمد حجازی)
15- هنر کلید فهم زندگی است. (اسکار وایله)
16- تغییر دهنرگان اثر گذار در جهان کسانی هستند که بر خلاف جریان شنا می‌کنند. (والترنیس)
17- اگر زیبایی را آواز سر دهی ، حتی در تنهایی بیابان ، گوش شنوا خواهی یافت. (خلیل جبران)
18- روند رشد، پیچیده و پر زحمت است و در درازای عمر ادامه دارد. (اسکات پک)
19- در جستجوی نور باش، نور را می‌یابی. (آرنت)
20- برای آنکه کاری امکان‌پذیر گردد دیدگان دیگری لازم است، دیدگانی نو. (یونک)
21- شب آنگاه زیباست که نور را باور داشته باشیم. (دوروستان)
22- آدمی ساخته‌ی افکار خویش است فردا همان خواهد شد که امروز می‌اندیشیده است. (مترلینگ)
23- اگر دریچه های ادراک شسته بودند،انسان همه‌ چیز را همان گونه که هست می‌دید:بی‌انتها. (بلیک)
24- برده یک ارباب دارد اما جاه‌طلب به تعداد افرادی که به او کمک می‌کنند. (بردیر فرانسوی)
25- هیچ وقت به گمان اینکه وقت دارید ننشینید زیرا در عمل خواهید دید که همیشه وقت کم و کوتاه است. (فرانکلین)
26- نباید از خسته بودن خود شرمنده باشی بلکه فقط باید سعی کنی خسته آور نباشی. (هیلزهام)
27- هر قدر به طبیعت نزدیک شوی ، زندگانی شایسته تری را پیدا می‌کنی. (نیما یوشیج)
28- اگر زمانی دراز به اعماق نگاه کنی آنگاه اعماق هم به درون تو نظر می‌اندازند. (نیچه)
29- زیبائی در فرا رفتن از روزمره‌گی‌هاست. (ورنر هفته)
30- برای کسی که شگفت‌زده‌ی خود نیست معجزه‌ای وجود ندارد. (اشنباخ)
31- تفکر در باب خوشبختی ، عشق ، آزادی ، عدالت ، خوبی و بدی، تفکر درباره‌ی پرسش‌هایی که بنیاد هستی ما را دگرگون می‌کند. (ادگارمون)
32- «عقلانیت باز» آن عقلانیتی است که فراموش نمی‌کند که «یکی» در «چند» است و «چند» در «یکی». (ادگارمون)
33- آرامش،زن دل‌انگیزی است که در نزدیکی دانایی منزل دارد. (اپیکارموس)
34- هیچ چیزدر زیر خورشید زیباتر از بودن در زیر خورشید نیست. (باخ‌من)
35- تنها آرامش و سکوت سرچشمه‌ی نیروی لایزال است. (داستایوفسکی)
36- با عشق،زمان فراموش می شود و با زمان هم عشق.
37- علت هر شکستی،عمل کردن بدون فکر است. (الکس‌مکنزی)
38- من تنها یک چیز می‌دانم و آن اینکه هیچ نمی‌دانم. (سقراط)
39- دانستن کافی نیست،باید به دانسته ی خود عمل کنید. (ناپلئون هیل)
40- تپه‌ای وجود ندارد که دارای سراشیبی نباشد! (ضرب‌المثل ولزی)
41- خداوند،روی خطوط کج و معوج، راست و مستقیم می‌نویسد. (برزیلی)
42- تو ارباب سخنانی هستی که نگفته‌ای،ولی حرفهایی که زده‌ای ارباب تو هستند. (ضرب‌المثل تازی)
43- تا زمانیکه امروز مبدل به فردا شود انسان‌ها از سعادتی که در این دم نهفته است غافل خواهند بود. (ضرب‌المثل چینی)
44- بهتر است ثروتمند زندگی کنیم تا اینکه ثروتمند بمیریم. (جانسون)
45- اگر می‌بینی کسی به روی تو لبند نمی‌زند علت را در لبان فرو بسته ی خود جستجو کن. (دیل کارنگی)
46- شیرینی یکبار پیروزی به تلخی صد بار شکست می‌ارزد. (سقراط)
48- ضعیف‌الاراده کسی است که با هر شکستی بینش او نیز عوض شود. (ادگار‌ آلن‌پو)
40- به جای اینکه به تاریکی لعنت بفرستی یک شمع روشن کن. (ضرب‌المثل چینی)
50- برای اینکه بزرگ باشی نخست کوچک باش. (ضرب‌المثل هندی)
51- برای اینکه پیش روی قاضی نایستی، پشت سر قانون راه برو. (ضرب‌المثل انگلیسی)
52- به کارهای زشت عادت مکن زیرا ترک آن دشوار است. (ضرب‌المثل فارسی)
53- مانند علما بنویس و مانند توده مردم حرف بزن. (ضرب‌المثل هندی)
54- بزرگترین عیب برای دنیا همین بس که بی‌وفاست.(حضرت علی علیه‌السل
هیچگاه به خاطر “هیچکس” دست از “ارزشهایت” نکش …
چون زمانی که آن فرد از تو دست بکشد ، تو می مانی و یک “من” بی ارزش !



الهه السادات امیری نایینی
نمایه کاربر
naderloo
مدیر کل
مدیر کل
پست: 2793
تاریخ عضویت: 08 نوامبر 2008 00:00
حالت من: Khaste
محل اقامت: تهران
تماس:

پست توسط naderloo »

[center][RIGHT]این تصویر جالب نیز توسط کاربر محترم Azam Sadat Mirsharifi ارسال شده است.[/RIGHT]
تصویر[/center]
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
[CENTER]
تصویر

تصویر
[/CENTER]
naene
فعال
فعال
پست: 217
تاریخ عضویت: 05 نوامبر 2009 00:00
حالت من: Badhal
تماس:

برای تو

پست توسط naene »

حرمت اعتبار خود را
هرگز در میدان مقایسه ی خویش با دیگران مشکن
که ما هر یک یگانه ایم
موجودی بی نظیر و بی تشابه

و آرمانهای خویش را
به مقیاس معیارهای دیگران بنیاد مکن
تنها تو می دانی که « بهترین » در زندگانیت
چگونه معنا می شود

از کنار آنچه با قلب تو نزدیک است آسان مگذر
بر آنها چنگ درانداز، آنچنان که در زندگی خویش
که بی حضور آنان، زندگی مفهوم خود را از دست می دهد

با دم زدن در هوای گذشته
و نگرانی فرداهای نیامده
انگشتانت فرو لغزد و آسان هدر شود

هر روز، همان روز را زندگی کن
و بدین سان تمامی عمر را به کمال زیسته ای

و هر گز امید از کف مده
آنگاه که چیز دیگری
برای دادن در کف داری

همه چیز در همان لحظه ای به پایان می رسد
که قدمهای تو باز می ایستد
و هراسی به خود را مده
از پذیرفتن این حقیقت که
هنوز پله ای تا کمال فاصله باشد
تنها پیوند میان ما
خط نازک همین فاصله است

برخیز و بی هراس خطر کن
در هر فرصتی بیاویز
و هم بدینسان است که به مفهوم شجاعت
دست خواهی یافت

آنگاه که بگویی دیگر نخواهمش یافت
عشق را از زندگی خویش رانده ای
عشق چنان است که هر چه بیشتر ارزانی داری، سرشارتر شود
و هر گاه که آن را تنگ در مشت گیری، آسان تر از کف رود
پروازش ده تا که پایدار بماند

رؤیاهایت را فرومگذار
که بی آنان زندگانی را امیدی نیست
و بی امید، زندگی را آهنگی نباشد

از روزهایت شتابان گذر مکن
که در التهاب این شتاب
نه تنها نقطه ی سرآغاز خویش
که حتی سرمنزل مقصود را گم کنی

زندگی مسابقه نیست
زندگی یک سفر است
و تو آن مسافری باش
که در هر گامش
ترنم خوش لحظه ها جاریست
هیچگاه به خاطر “هیچکس” دست از “ارزشهایت” نکش …
چون زمانی که آن فرد از تو دست بکشد ، تو می مانی و یک “من” بی ارزش !



الهه السادات امیری نایینی
naene
فعال
فعال
پست: 217
تاریخ عضویت: 05 نوامبر 2009 00:00
حالت من: Badhal
تماس:

داستانی از انیشتین1

پست توسط naene »

[hr]از آلبرت اینشتین معمولا برای توضیح نظریه عمومی نسبیت سوال میشد و او یکبار اینگونه پاسخ داده بود: " دست خود را بر روی اجاق گاز داغ برای یک دقیقه قرار دهید ، و این عمل مانند یک ساعت یک به نظر می رسد ، حال با یک دختر خوشگل یک ساعت بنشینید ، و این عمل مانند یک دقیقه به نظر می رسد. این نسبیت است.!"
[hr]هنگامی که آلبرت انیشتین شاغل در دانشگاه پرینستون بود ، یک روز قرار بود به خانه برود ولی او آدرس خانه اش را فراموش کرده بود. راننده تاکسی او را نمی شناخت. انیشتین از راننده پرسید آیا او می داند خانه اینشتین کجاست. راننده گفت : "چه کسی آدرس اینشتین را نمی داند؟ هر کسی در پرینستون ادرس خانه انشتین را میداند. آیا می خواهید به ملاقات او بروید؟" . اینشتین پاسخ داد :" من اینشتین هستم . من آدرس منزل خود را فراموش کرده ام ، می توانید شما مرا به آنجا ببرید؟ " . راننده او را به خانه اش رساند و از او هیچ کرایه ای نیز نگرفت. [hr]یکبار اینشتین از پرینستون با قطار در سفر بود که مسئول کنترل بلیط به کوپه او آمد. وقتی او به اینشتین رسید ، انیشتین بدنبال بلیط جیب جلیقه اشرا جستجو کرد ولی نتوانست آنرا پیدا کند. سپس در جیب شلوار خود جستجو کرد ولی باز هم بلیط را پیدا نکرد. سپس در کیف خود را نگاه کرد ولی بازهم نتوانست آنرا پیدا کند.بعد از آن او صندلی کنار خودش را جستجو کرد ولی بازهم بلیطش را پیدا نکرد.
مسئول بلیط گفت : دکتر اینشتین ، من می دانم که شما که هستید . همه ما به خوبی شما را میشناسیم و من مطمئن هستم که شما بلیط خریده اید، نگران نباشید. و سپس رفت. در حال خارج شدن متوجه شد که فیزیکدان بزرگ دست خود را به پایین صندلی برده و هنوز در حال جستجوست.
مسئول قطار با عجله برگشت و گفت : " دکتر انیشتین ، دکتر انشتین ، نگران نباش ، من می دانم که شما بلیط داشته اید، مسئله ای نیست. شما بلیط نیاز ندارید. من مطمئن هستم که شما یک بلیط خریده اید."
اینشتین به او نگاه کرد و گفت : مرد جوان ، من هم می دانم که چه کسی هستم. چیزی که من نمی دانم این است که من کجا می روم [hr][hr]
هیچگاه به خاطر “هیچکس” دست از “ارزشهایت” نکش …
چون زمانی که آن فرد از تو دست بکشد ، تو می مانی و یک “من” بی ارزش !



الهه السادات امیری نایینی
khazan63
جدید
جدید
پست: 8
تاریخ عضویت: 15 نوامبر 2009 00:00
حالت من: Badhal
تماس:

پست توسط khazan63 »

آیا می دانستیدتشخیص تخم مرغ سالم از خراب با قرار دادن آن در کاسهای پر از آب میسر است، بدین صورت که اگر تخم مرغ ته نشین شود سالم است و اگر روی آب شناور شود خراب است؟
آیا می دانستید هر انسان می‌تواند ۱ دقیقه نفس خود را حبس کند و رکورد حبس نفس در جهان هشت و نیم دقیقه است؟
آیا می دانستید پنگوئن نر میتواند ماهیرادر معده خود بیش از یک هفته بدون اینکه هضم اش کند نگه دارد و هر موقعلازم شد مقداری از آن را بالا می آورد و به بچه های خود می دهد؟
آیا می دانستید چشم انسان معادل یک دوربین ۱۳۵ مگاپیکسل است؟
آیا می دانستید اگر تار عنکبوت به کلفتی مغز یک مداد به هم تنیده شود میتواند سنگینییک هواپیمای بزرگ بوینگ را تحمل کند؟
آیا می دانستیدبلندترین موی سر دنیا ۶ متر است؟
آیا می دانستید ماه در هر سال به اندازه ۸/۳ سانتیمتراز زمین دور می شود؟
[center][/center]

آیا می دانستید بـرای جلوگیـریاز جـوانـه زدن سـیـب زمینیکافی است درون سبد آن یک سیب قرار دهید؟
آیا می دانستید یک انسان حداکثر می‌تواند با سرعت ۳۵ کیلومتر در ساعت بدود؟
آیا می دانستید تا زمانی که که غذا با بزاق دهان مخلوطنشده باشد، مزه اش احساس نمی گردد؟
آیا می دانستید هیچ کلمه ای در زبان انگلیسی با کلمه monthهم قافیه نمی شود؟
آیا می دانستید نوعی عنکبوت می‌تواند ۳۰۰ برابر وزنش را بلند کند؟
آیا می دانستید مورچه ها بعد از مرگ در اثر سم پاشیبه پهلوی راست می افتند؟
آیا می دانستید سالانه ۳,۱ میلیون مترمکعب چوب صرف چوب‌های غذاخوری در چین می‌شود؟
آیا می دانستید شما به طور متوسط ۱۵۰۰۰ بار در روز پلک می‌زنید؟
آیا می دانستید گربه ماهی بیش از ۲۷۰۰۰ عضو چشایی دارد؟
آیا می دانستید کشتی ملکه الیزابت دوم بابت هر گالون(=۳لیتر) سوختی که می سوزاند فقط یک و نیم متر حرکتمی کند؟
آیا می دانستید که سالانه ۴ هزار نفر غیر سیگاریدر اثر همنشینی با افراد سیگاری به سرطانریه مبتلا شده و جان می سپرند؟
آیا می دانستید که در زیمبابوه از هر ۵ نفر یکی مبتلا به بیماری ایدز است؟
آیا می دانستید که هر ۱۳ دقیقه یک کتابجدید در امریکا منتشر می شود؟
آیا می دانستید که حد متوسط مطالعه کتاب در بین ایرانیان ۳ دقیقه در سال است؟
آیا می دانستید که رشد تعداد ماشینهادر جهان سه برابر رشد جمعیت انسانهاست.؟
آیا می دانستید که از جمعیت ۶ میلیاردیجهان ۵/۱ میلیارد نفر از آب آشامیدنی محرومند و ۶/۱ میلیارد نفر به برق دسترسی ندارند؟
آیا می دانستید که مار می تواند تا نیم ساعت بعد از قطع شدن سرش نیش بزند؟
آیا می دانستید که اثر سیب در بیدار نگهداشتن افراد در شب بیشتر از قهوه و کافین است؟
آیا می دانستید که ۵۵ درصد سوانحهوایی در زمان نشستن هواپیما و ۳۰ درصد در هنگام برخاستن هواپیما رخ می دهد؟
آیا می دانستید که در تایوان بشقاب های گندمی درست می شود و افراد بعد از خوردن غذا، بشقاب هایشان را هم می خورند؟
آیا می دانستید که گوش و بینی در تمام طول عمر انسان در حال رشد می باشند و بزرگتر می شوند؟
آیا می دانستید که آب دریا بهترین ماسک زیبایی پوست است؟
آیا می دانستید که اولین مردمانی که نخ را کشفکردند و موفق به ریسیدن آن شدند ایرانیان بودند؟
آیا می دانستید که فقط پشه ماده نیش می زند و از پروتینخون مکیده شده جهت تخم گذاری استفاده می کند؟
آیا می دانستید که به طور متوسط شما روزی ۵۰۰۰ کلمه صحبتمی کنید که ۸۰% آن با خودتاناست؟
آیا می دانستید که هر چشم مگسدارای ۱۰ هزار عدسی است؟
[HIGHLIGHT=#NaNNaNNaN][/HIGHLIGHT]
khazan63
جدید
جدید
پست: 8
تاریخ عضویت: 15 نوامبر 2009 00:00
حالت من: Badhal
تماس:

پست توسط khazan63 »

آیا می دانستیدتشخیص تخم مرغ سالم از خراب با قرار دادن آن در کاسهای پر از آب میسر است، بدین صورت که اگر تخم مرغ ته نشین شود سالم است و اگر روی آب شناور شود خراب است؟
آیا می دانستید هر انسان می‌تواند ۱ دقیقه نفس خود را حبس کند و رکورد حبس نفس در جهان هشت و نیم دقیقه است؟
آیا می دانستید پنگوئن نر میتواند ماهیرادر معده خود بیش از یک هفته بدون اینکه هضم اش کند نگه دارد و هر موقعلازم شد مقداری از آن را بالا می آورد و به بچه های خود می دهد؟
آیا می دانستید چشم انسان معادل یک دوربین ۱۳۵ مگاپیکسل است؟
آیا می دانستید اگر تار عنکبوت به کلفتی مغز یک مداد به هم تنیده شود میتواند سنگینییک هواپیمای بزرگ بوینگ را تحمل کند؟
آیا می دانستیدبلندترین موی سر دنیا ۶ متر است؟
آیا می دانستید ماه در هر سال به اندازه ۸/۳ سانتیمتراز زمین دور می شود؟


آیا می دانستید بـرای جلوگیـریاز جـوانـه زدن سـیـب زمینیکافی است درون سبد آن یک سیب قرار دهید؟
آیا می دانستید یک انسان حداکثر می‌تواند با سرعت ۳۵ کیلومتر در ساعت بدود؟
آیا می دانستید تا زمانی که که غذا با بزاق دهان مخلوطنشده باشد، مزه اش احساس نمی گردد؟
آیا می دانستید هیچ کلمه ای در زبان انگلیسی با کلمه monthهم قافیه نمی شود؟
آیا می دانستید نوعی عنکبوت می‌تواند ۳۰۰ برابر وزنش را بلند کند؟
آیا می دانستید مورچه ها بعد از مرگ در اثر سم پاشیبه پهلوی راست می افتند؟
آیا می دانستید سالانه ۳,۱ میلیون مترمکعب چوب صرف چوب‌های غذاخوری در چین می‌شود؟
آیا می دانستید شما به طور متوسط ۱۵۰۰۰ بار در روز پلک می‌زنید؟
آیا می دانستید گربه ماهی بیش از ۲۷۰۰۰ عضو چشایی دارد؟
آیا می دانستید کشتی ملکه الیزابت دوم بابت هر گالون(=۳لیتر) سوختی که می سوزاند فقط یک و نیم متر حرکتمی کند؟
آیا می دانستید که سالانه ۴ هزار نفر غیر سیگاریدر اثر همنشینی با افراد سیگاری به سرطانریه مبتلا شده و جان می سپرند؟
آیا می دانستید که در زیمبابوه از هر ۵ نفر یکی مبتلا به بیماری ایدز است؟
آیا می دانستید که هر ۱۳ دقیقه یک کتابجدید در امریکا منتشر می شود؟
آیا می دانستید که حد متوسط مطالعه کتاب در بین ایرانیان ۳ دقیقه در سال است؟
آیا می دانستید که رشد تعداد ماشینهادر جهان سه برابر رشد جمعیت انسانهاست.؟
آیا می دانستید که از جمعیت ۶ میلیاردیجهان ۵/۱ میلیارد نفر از آب آشامیدنی محرومند و ۶/۱ میلیارد نفر به برق دسترسی ندارند؟
آیا می دانستید که مار می تواند تا نیم ساعت بعد از قطع شدن سرش نیش بزند؟
آیا می دانستید که اثر سیب در بیدار نگهداشتن افراد در شب بیشتر از قهوه و کافین است؟
آیا می دانستید که ۵۵ درصد سوانحهوایی در زمان نشستن هواپیما و ۳۰ درصد در هنگام برخاستن هواپیما رخ می دهد؟
آیا می دانستید که در تایوان بشقاب های گندمی درست می شود و افراد بعد از خوردن غذا، بشقاب هایشان را هم می خورند؟
آیا می دانستید که گوش و بینی در تمام طول عمر انسان در حال رشد می باشند و بزرگتر می شوند؟
آیا می دانستید که آب دریا بهترین ماسک زیبایی پوست است؟
آیا می دانستید که اولین مردمانی که نخ را کشفکردند و موفق به ریسیدن آن شدند ایرانیان بودند؟
آیا می دانستید که فقط پشه ماده نیش می زند و از پروتینخون مکیده شده جهت تخم گذاری استفاده می کند؟
آیا می دانستید که به طور متوسط شما روزی ۵۰۰۰ کلمه صحبتمی کنید که ۸۰% آن با خودتاناست؟
آیا می دانستید که هر چشم مگسدارای ۱۰ هزار عدسی است؟


ارسال پست

بازگشت به “متفرقه”

چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: Tbot و 0 مهمان