پرخرج ترین حوادث جهان
10غرق شدن تایتانیك: هزینه 150 میلیون دلار
كشتی تایتانیك در 15 آوریل 1912 غرق شد و بیش از 1500 مسافر آن كشته شدند.
هزینه ساخت این كشتی در آن زمان 7 میلیون دلار بود كه به زمان حال حدود 150 میلیون دلار می شود.
9- سقوط تانكر حامل سوخت از پل Wiehltal در آلمان : هزینه 358 میلیون دلار
در تاریخ 26 آگوست 2004، تانكری حامل 32000 لیتر سوخت، از روی پلی در آلمان سقوط كرد و منفجر شد. هزینه اولیه تعمیر پل حدود 40 میلیون دلار خرج داشت و هزینه ساخت پل جدید 318 میلیون دلار
8- حادثه تصادف قطار در كالیفرنیا : 500 میلیون دلار
در تاریخ 12 سپتامبر 2008، در اثر برخورد قطار در كالیفرنیا 25 نفر كشته شدند. پرداخت غرامت بازماندگان این حادثه 500 میلیون دلار برای شركت راه آهن خرج برداشت.
7-سقوط جنگنده B-2 : هزینه 1.4 میلیارد دلار
در تاریخ 23 فوریه 2008، یكی از 21 بمب افكن های B-2 ساخت امریكا لحظاتی بعد از پرواز سقوط كرد. علت حادثه نفوذ رطوبت به سیستم رایانه ای كنترل پرواز بود. این حادثه پر خرج ترین حادثه هوایی جهان نیز
است. هر دو خلبان هواپیما با خروج اضطراری نجات یافتند.
هر كدام از این جنگنده ها نزدیك به 1.4 میلیارد دلار ارزش دارند.
6 - نشت نفت از نفت كش شركت Exxon : هزینه 2.5 میلیارد دلار
نشت نفت از یكی از نفت كش های شركت Exxon در تاریخ 24 مارس 1989 كه هزینه پاك سازی نفت رها شده نزدیك به 2.5 میلیارد دلار برآورد شد.
5- انفجار گاز در خطوط لوله شركت Alpha Oil : هزینه 3.4 میلیارد دلار
انفجار در لوله انتقال سوخت یكی از بزرگترین شركت های نفتی جهان در تاریخ 6 جولای 1988 رخ داد و 167 كشته داد.
4- حادثه شاتل Challenger: هزینه 5.5 میلیارد دلار
در 28 ژانویه 1986، شاتل فضایی چلنجر، 37 ثانیه بعد از پرواز منفجر شد. اشكال یكی از مخازن سوخت و نشت سوخت مایع حامل شاتل عامل انفجار بود. هزینه ساخت شاتل بیش از 4.5 میلیارد دلار بود و نزدیك 1 میلیارد
دلار نیز هزینه تجهیزات آسیب دیده در اثر این انفجار
3- نشت نفت از نفتكش Prestige : هزینه 12 میلیارد دلار
در تاریخ 13 نوامبر 2002، نفت كش پرستیژ حامل 77000 تن نفت سنگین در نزدیك سواحل اسپانیا دچار حادثه شد. كاپیتان نفت كش از نیروهای ساحلی اسپانیا درخواست كمك كرد. ولی آن ها نفت كش را مجبور كردند كه از
سواحل اسپانیا دور شود. بعد از آن بود كه كشتی در طوفان گرفتار شد و سوخت آن در دریا پراكنده شد. هزینه پاكسازی نفت رها شده نزدیك به 12 میلیارد دلار تخمین زده شد.
2- حادثه شاتل فضایی كلمبیا؛ هزینه 13 میلیارد دلار
در تاریخ 1 فوریه 2003، شاتل فضایی كلمبیا در هنگام بازگشت به زمین منفجر شد. علت حادثه سوراخی بود كه 16 روز قبل از حادثه و در هنگام پرواز كلمبیا به سمت فضا در یكی از بال های شاتل ایجاد شده بود. هزینه
ای نزدیك به 13 میلیارد دلار برای فرستادن این فضاپیما و مطالعات و تحقیقات انجام شده برای این پرواز صورت گرفته بود. ( به غیر از هزینه خود فضا پیما) . این حادثه پر خرج ترین حادثه سفر تحقیقاتی جهان لقب
گرفته است.
1- حادثه چرنوبیل : هزینه 200 میلیارد دلار
در تاریخ 26 آوریل 1986، فاجعه چرنوبیل رخ داد. انفجار در نیروگاه اتمی چرنوبیل باعث آلودگی بیش از 50 درصد سطح كشور اكراین گردید.1.7 میلیون نفر در این حادثه دچار آسیب شدند.هنوز آثار این حادثه مثل بیماری
سرطان و ... باقی مانده است. هزینه پاكسازی و تعمیر و جبران خسارت این حادثه نزدیك به 200 میلیارد دلار برآورد شده است. فقط ایجاد یك حفاظ فلزی دور این نیروگاه نزدیك 2میلیارد دلار خرج برداشته است
بررسی حوادث جهان
مدیر انجمن: naderloo
- naderloo
- مدیر کل
- پست: 2793
- تاریخ عضویت: 08 نوامبر 2008 00:00
- حالت من: Khaste
- محل اقامت: تهران
- تماس:
تعدادی از حوادث در کار طی سالهای ۸۱ و۸۳
محيط کار يا قتل گاه کارگران!!!
تعدادی از حوادث در کار طی سالهای ۸۱ و۸۳
به گزارش خبرگزارى ايسنا محمد شريف زادگان رييس سازمان تامين اجتماعى ايران روز هفت ارديبهشت ٨٢ در همايش حفاظت ايمنى و بهداشت کار گفت ، ١٤ هزار حادثه ناشى از کار در سال ٨١ به سازمان تامين اجتماعى گزارش شده است که ٢٧٠ مورد آن منجر به فوت و از کار افتادگى شده است.
ايران خودرو قتل گاه کارگران ، مرگ ٨ کارگر ظرف يک سال
روز شنبه ٢٢ شهريور ٨٢ يکى از کارگران خط توليد پژو در ايران خودرو بنام پيمان خسروزاده رضى لو که در شيفت شب کار ميکرد و بيست و پنج سال سن داشت، در اثر فشار کار دچار سردرد شديد شد و پس از زمان کوتاهى درگذشت. با اين واقعه ناگوار و تکان دهنده تمامى کارگران شيفت شب دست از کار کشيدند و در اعتراض به شدت برده وار کار و جان باختن همکارشان در برابر سالن کارخانه تجمع کردند. با ادامه اعتصاب کارگران شيفت بعدى نيز که ساعت ١١ صبح به سرکار آمدند توليد را متوقف کردند و اعتصاب تمام کارگران اين بخش را فراگرفت.
لازم به گفتن است که کارخانه ايران خودرو بيست هزار کارگر دارد. بنا به گزارش در اين کارخانه کارگران ١٢ ساعت در روز کار ميکنند که ٤ ساعت آن اضافه کارى اجبارى است.
در هفته نامه کارآمد در شماره ١٩ در صفحه ٤ در بخشى تحت عنوان صداى همکاران کارگران از ساعات طولانى و فشار کار شکايت کرده و ميگويند:
"ما کارکنان تعميرات قالب سالن پرس شماره يک و دو سه شيفته کار ميکنيم و جمعه ها را نيز اجبارى کرده اند. مدير بخش ميگويد اگر جمعه ها نياييد پنجاه درصد از آکوردتان کسر خواهد شد. (پنج مورد)"
"ساعات کارى خيلى زياد است ديگر حتى ساعات کمى را هم در اختيار خانواده مان نيستيم".
"در زير زمين سالن شاتل کار ميکنيم . دو هفته است که آمار توليد را دو برابر کرده اند و مديريت تهديد کرده است که اگر شب ها نياييد بار اول بيست هزار تومان و بار دوم هم بيست هزار تومان کم ميکنيم و بار سوم آکورد نميدهيم. ما کسى را نداريم شبها پيش زن و بچه هايمان باشد.(چهار مورد).
" از نيروهاى رسمى شرکت هستيم به اضافه کارى روز جمعه اعتراض داريم. هيچ روزى را تعطيل نميکنند تا نفسى تازه کنيم . " (شش مورد)
اين مطلب در قبل از مرگ پيمان خسرو زاده در روز شنبه ٢٢ شهريور ماه در هفته نامه کارآمد به چاپ رسيده است.
روز ٢٩ شهريور ٨٢ رييس حراست ايران خودرو در ارتباط با مرگ پيمان خسروزاده کارگر ٢٤ ساله خط توليد پژو دسگير شد. به گفته بازتاب علت اين بازداشت اين بود که رييس حراست ايران خودرو هنگام مرگ پيمان خسرو زاده به ماموران کلانترى ١٥٤ اجازه نداد که از صحنه بازديد کنند. رييس حراست شرکت ايران خودرو با سپردن وثيقه ٥ ميليون تومانى آزاد شد.
- روز جمعه ٥ ديماه ٨٢ بار ديگر يکى از کارگران ايران خودرو به نام اميد اولادى که در شيفت شب کار ميکرد و ٢٢ سال سن داشت در اثر فشار کار در ساعت ٣ نيمه شب از هوش رفت و بعد از ٥ روز در بيمارستان شماره ٢ جان سپرد. اميد اولادى کارگر جوانى بود که در بخش برش و پرس تحت سرپرستى شرکت احياء گسترسبز کار ميکرد. نه اميد اولادى و نه پيمان رضى لو هيچکدام به مرگ طبيعى جان خود را از دست ندادند. آنها قربانيان شرايط برده وار کار در کارخانه ايران خودرو شدند.
-در همين سال وحيد امينى به دليل امنيت نداشتن اتوبوسهاى از رده خارج در تصادف جان باخت و نيز ياسر يوسفى کارگر مجموعه پرسى ايران خودرو(هنگام) در سر کار به علت فشار کار جان باخت.
- در ١٥ ارديبهشت ٨٣ حسين مويدى کارگر سالن قالب جيکس به علت عدم بازنشستگى سکته قلبى کرد و جان خود را از دست داد.
- ٢٩ مرداد ٨٣ محمود محمودى در حين کار در يک تصادف وحشتناک و دلخراشى جان خود را از دست داد. محمود که گويا راننده يک ماشين سمند بود، مشغول کار پست و نامه برى شرکت بوده است که در اثر برخورد با يک خودرو کفى جانش را از دست داد. طبق گزارشات راننده خودرو کفى منتظر بازنشستگى بود و محمود در اولين روزى بود که به اين قسمت از کارخانه منتقل شده بود. محمود کارگرى بود که بازخريد شده و بدون هيچگونه آموزشى در اين بخش بطور قرار دادى به کار رانندگى اشتغال يافته يود.
- ١٦ شهريور ٨٣ شرايط ناامن و برده وار کار در ايران خودرو باعث قطع دست يک کارگر بنام حسينعلى شد. حسينعلى در اثر عدم آشنايى کامل با دستگاه برش و به هنگام کار با گيوتين برش ورق، يک دست خود را از دست داد. کارگران ايران خودرو مى گويند که کار با دستگاه برش مستلزم آموزش و تجربه کافى است ولى سرمايه داران و پيمانکاران به دليل سودجوئى و صرفه جويى در مخارج به امنيت کارگران توجهى ندارند.
- روز ٢٢ شهريور ٨٣ حسين صادق زاده خانميرى و فريدون گلستانى کارگران پيمانکار تکنيکان در حادثه اطاق رنگ جان باختند.
مرگ بيش از ٥٠ کارگر در پروژه ساختن سد کارون
در سد کارون ٣ از سال ١٣٧٢ تا حالا يعنى سال ١٣٨٢ توجه کنيد . حدود ٥٠ تا ٥٥ نفر کشته که تماما در اثر انجام ندادن اصول ايمنى از طرف کارگاه بوده است . که در مواردى کاملا مشکوک بوده است و فشار مديران و مهندسان خود فروخته در اين کشتارها نقش داشته که ميخواسته اند کار را به اين صورت پيش ببرند . و تکيه کلامشان اين بوده :" ساخته و پرداخته سد کارون ٣ يک کار و هدف سياسى براى نظام است"
فشار مدام کار سنگين در محيط کم نور ، آلوده ، پر از گرد و غبار، پر سر و صدا ، نداندن کمربندهاى ايمنى براى پرتاب نشدنشان از ارتفاع از جمله ناامنى کار در اين شرکت بوده است.. يک مورد، يکى از کارگران به زير يک کاميون در تونل بنام تونل ٨٥٠ رفت ، فقط به خاطر اينکه شرکت براى صرفه جويى از نصب ٤ عدد لامپ خوددارى کرده بود و نور کم بوده است و کاميون هم يک چراغ داشته و راننده آن کاميون هم در حال اضافه کارى و نيمه بيدار بوده است . همچنين در اول دى ماه در کارگاه شرکت ( بلند پايه ) که يکى از پيمانکاران آب نيرو است ، ٧ نفر از کارگران به دليل عدم شرايط ايمنى از داربستها سقوط کرده ، ٤ نفرشان بشدت زخمى و ٣ نفر ديگر از ارتفاع ٧٠ مترى به داخل اس شفت(S-Shaft) سقوط کرده و آش و لاش ميشوند و صداى آنرا کسى نشنيد . فرداى همان روز در تونل نيروگاه جسد يک کارگر را که ٤ سال بود گم شده از زير مصالح ساختمانى بيرون آوردند. بايد تمام مسئولين و مديران و وزيران بخاطر اين جنايتها به پاى ميز محاکمه به جرم جنايتکارى عليه بشريت محاکمه شوند .
مسئولين اداره ايمنى که حقوق بگير شرکت هستند کارى به کار ايمنى ندارند و فقط اين را ميخواهند که حقوقشان دير نشود و کاروانهاى ( karaneye ) اهدايى مدير عامل جهت جلو گيرى نکردن از کار برسد .نقص عضو ناشى از کار منجر به از کار افتادگى حدود ١٥٠ نفر شده است . زخمى شدن که ديگر يک امر روزمره است . که منجر به استراحت چند روز و چند ماه بوده و برگه حادثه پر ميشود تا به کارگران چنانچه لازم بود شکايت بکنند و غرامت بگيرند. ادعاى شکايت کنندگان چنان زياد است که اواسط سال بدستور مدير عامل و طرح رئيس حراست به نام ( اروجعلى آشنا) و همکارى ( ايمنى و حراست ) تمام سوابق و دفاتر حوادث کارگران را به رودخانه کارون ريخته تا ديگر کارگران نتوانند شکايت بکنند و غرامت بگيرند ..
رستم صبا از ايران
شرايط نا ايمن کار هر روز از کارگران قربانى ميگيرد
هر لحظه و هر ساعت دهها کارگر در ايران در اثر کار در شرايطى نا امن دچار حادثه ميشوند و بسيارى جان ميبازند. عده اى عليل و ناتوان ميشوند و فرزندان و همسران و دوستان و پدران و مادرانى داغدار و بى پشت و پناه و بيچاره ميشوند. هر لحظه و هر ساعت زندگى هايى از هم مى پاشد و عده اى از زندگى محروم ميشوند و عده اى براى هميشه به خاک سياه مى نشينند. اينان جرمشان اين است که کارگرند، سودها و ثروتها را ميسازند. لازم است چنين شود تا جريان ثروت اندوزى و سود عده اى ديگر لحظه اى دچار وقفه نگردد و هر لحظه و هر ساعت بيشتر و بيشتر شود. اين قانون سرمايه در ايران و در گوشه و کنار جهان است. هر سال هزاران نفر در ايران قربانى شرايط نا امن کار ميگردند. چند خبر از حوادث دو سه روز اخير در ايران که در واقع مشتى است نمونه خروار:
٭- ٢٨ ارديبهشت ٨٣، ١٥ نفر از کارگران يک کارخانه توليد کود شيميايى در ساوه به دليل ماده اى شيميايى به نام آرسنيک در محيط کار دچار مسموميت شدند که يکى از آنان از شدت مسموميت از کار افتادگى کبد و کليه اش جان سپرد.
٭- ٢٥ شهريور ٨٣ يک کارگر شرکت ساختمانى "آ، س ، ب" به نام ابوالقاسم عباسى" بر اثر اصابت يک وزنه سنگين به سرش جان سپردا. اين کارگر جوان براى تامين معاش خانواده خود از يک شهر شمالى به تهران آمده بود. او تحت پوشش بيمه نبود و در هنگام مرگ بيش از ٩ ماه بود که حقوق دريافت نکرده بود. در همان روز دو کارگر ٢٢ و ٣٤ ساله در پروژه اى مربوط به شرکت استات اويل که متعلق به يک شرکت نروژى است ، بر اثر سوانح کارى جان باخت.
٭-١٢ مهر ٨٣ بدن کارگر ٥٩ ساله کارخانه سيمان سفيد دماوند به دور دستگاه تراش پيچيد و گردن او از قسمت بالاى سينه قطع شد. اين کارگر که ٢٧ سال سابقه کار داشت و طبق قانون مشاغل سخت و زيان آور مى بايست ٢ سال قبل بازنشست ميشد، در ساعات اوليه صبح دچار اين سانحه شده و ساعاتى بعد تکه هاى بدن او را از بين ابزار کارش بيرون آوردند. اين کارگر نعمت الله شکارى نام داشت و با دستگاه تراشى کار ميکرد که از سوى کارشناسان تامين اجتماعى تاييد نشده بود. او ٥ فرزند داشت که دو فرزند او دانشجو بودند. بنا به گزارشات دولتى اين سومين بار طى چند ماه گذشته است که چنين فاجعه اى در اين کارخانه اتفاق مى افتد.
*روز ٢٩ مهرماه جواد يحيوى کارگر ٢٨ ساله ماشين سازى تبريز بر اثر قرار گرفتن بر روى نوار نقاله در دم جان خود را از دست داد.
٭ روز ١ آبان ٨٣ کارگرى بنام قربان، ٥٣ ساله، در شهرستان اراک به هنگام کار در اثر سقوط از پشت بام جان باخت.
٭ روز ٢ آبان ٨٣ يک کارگر نوجوان ١٧ ساله افغانستانى در شهرستان ورامين در اثر برق گرفتگى در داخل چاه جان خود را از دست داد.
٭ روز ٢ آبان ٨٣ کارگر ٥٠ ساله اى به هنگام چاه کنى در قلعه خيابان مشهد در اثر استنشاق گازهاى مسموم کننده، جانش را از دست داد.
٭ روز ٢ آبان ماه٨٣ يک کارگر چاه کن در چهار راه ميدان بار مشهد به داخل چاه سقوط کرد و بسختى زخمى شد.
٭ روز ٣ آبان ماه ٨٣ در کرمانشاه يک کارگر ساختمانى روزمزد بنام محمد بهمنى، ٤٠ ساله، از طبقه ٤ يک آپارتمان در حال احداث به علت پوسيدگى طناب بالابر سقوط کرد و جان باخت. جسد خونين محمد بمدت ٤ ساعت و در حالى که همسر و چهار کودک او به دورش حلقه زده بودند و گريه مى کردند، در محل باقى بود.
* روز ٤ آبان ماه محمد تيز هوش کارگر ٣٢ ساله داراى همسر و دو فرزند، در يکى از معادن زغال سنگ هجتک از توابه کرمان بر اثر خفگى در گل و لاى موجود در يک تونل زير زمينى جان باخت
........................
هوشنگ برفى کارگر بخش برق کار کارخانه نساجى در سنندج بود که چندى قبل بر اثر بيمارى سرطان جان باخت.
بنا به اطلاعيه کميته کردستان حزب کمونيست کارگرى ايران در ١٦ آذر ماه ٨٣ همسر هوشنگ برفى عليه کارفرماى شرکت نساجى کردستان شکايت کرده است. در اين شکايت، مرگ هوشنگ برفى قتل، هرچند قتل غيرعمد، ناميده شده و درخواست رسيدگى به اين مسئله شده است. بنا به گزارشات در اين کارخانه رنگهايى با مواد شيميائى خطرناک مورد استفاده قرار ميگيرد که سلامتى کارگران را به خطر مياندازد.
تاکنون تعدادى از کارگران اين کارخانه بخاطر آلودگى شديد محيط کارخانه به انواع بيمارى مبتلا شده اند. بعضى از کارگران دست، صورت، و ساير اعضاى بدنشان تاول زده که گاها به مدت يک ماه نتوانسته اند سر کار حاضر شوند. نداشتن امکانات ايمنى و استفاده از مواد خطرناک، زندگى کارگران را با خطر مواجه کرده است.
١٠ کارگر در عسلويه جان باختند
٢١ آذر٨٣ - کشته شدن ١٠ کارگر در عسلويه . ١٠ کارگر طى حوادث جداگانه از دو هفته پيش تا کنون در منطقه عسلويه کشته شده اند. اواخر هفته گذشته هفت کارگر خارجى بر اثر نشت گاز در منطقه عسلويه فوت کرده اند. همچنين به دليل سقوط سه کارگر ايرانى در اين منطقه جان سپردند. به دليل حجم بالاى کار در اين منطقه جان کارگران در خطر است
٥ کارگر جوان در اثر بيمارى سيليکوس جان خود را از دست دادند
٢٠ آذر - پنج کارگر جوان در يک کارگاه سنگبرى در ملاير در همدان به علت ابتلا به بيمارى سيليکوز فوت کردند. تا کنون ١٠ کارگر مبتلا شده اند که پنج نفر آنان جان باخته اند. اين افراد به علت حضور مداوم در محيطى که فضاى آن آغشته به مقدار زيادى گرد و غبار سيليس است به اين بيمارى مبتلا شده اند. به گزارش ايرج محبى پزشگ متخصص، اين بيمارى از جمله بيماريهاى نادر در دنياست که فقط به علت عدم رعايت بهداشت محيط کار ايجاد ميشود و هنوز هم درمانى براى آن کشف نشده است. بيمارى سيليکوز بيمارى است که بر اثر آن ريه فرد بيمار بطور کامل از بين ميرود و علت آن هم فقط به دليل عدم کنترل صنعتى ميزان گرد و غبار سيليس در کارگاه است. اين کارگران مبتلا به بيمارى سيليکوز در گروه سنى ٢١ تا ٢٧ ساله هستند. بنا به گزارشات اين کارگران از جمله کارگران فصلى ساکن در استان آذربايجان غربى هستند که براى کار به شهرستان ملاير رفته بودند که پس از سه سال تماس با اين گرد و غبار سيليس در اين کارگاهها سنگ کوبى دچار اين بيمارى شده اند که ٤ نفر آنها هنوز زنده هستند و از آنجا که راه درمانى براى اين بيمارى وجود ندارد از بيمارستان به خانه هاى خود منتقل شده اند. محبى ميگويد بيمارى سيليکوس با اندازه گيرى مقدار سيليس در فضاى بسته محيط کار، کاملا قابل پيشگيرى است. و ادامه ميدهد:" پس از شناسايى يکى از اين کارگران جوانى که به اين بيمارى مرگ آور مبتلا شده بود، اين کارگر را به سازمان تامين اجتماعى معرفى کردم تا به عنوان فرد از کار افتاده تحت پوشش اين سازمان قرار گيرد. اما از آنجا که به علت قصور کارفرما اين کارگر فقط شش ماه پيش از ابتلا به اين بيمارى بيمه شده بود، مسئولان تامين اجتماعى به او گفتند که بايد شش ماه ديگر در اين کارگاه کار کند تا بيمه از کار افتادگى به وى تعلق گيرد.
بنا به گزارش پزشکى ديگر، اين افراد فقط در صورت انجام پيوند ريوى ميتوانند زنده بمانند که براى اين کار بايد به کشورهاى ديگر مراجعه کنند. بنا به همين گزارش اين کارگران در يک کارگاه رسمى و بصورت قانونى کار ميکردند و با وجود اين اتفاق کارگران همچنان در اين کارگاه به کار خود اشتغال دارند.
انفجار معدن و مرگ دستکم ٦ کارگر
٢٤ آبان ماه در انفجار معدن در مازندران دستکم ٦ کارگر جان سپردند و دو کارگر بشدت مجروح شدند.
١٥ کودک در يک کارگاه زيرزمينى توليد کفش فلج شدند
١٨ آبانماه پانزده کودک در يک کارگاه زيرزمينى توليد کفش در منطقه اکبر آباد(نسيم شهر) از شهرکهاى نزديک رباط کريم به دليل کار مداوم با چسب مخصوص کفش و انتشار گازى که روى اعصاب کارگران تاثير منفى ميگذارد دچار از کارافتادگى و فلج شدند. در اين کارگاه سى کارگر جوان و کودک کار ميکنند که پانزده نفر آنها دچار فلج شده اند. بنا به گزارش يونس قاسمى يکى از کارگران اين کارگاه که ١٩ سال دارد ميگويد:" نزديک به فته تا هشت ماه در کارگاه توليدى کفش کار ميکردم، سال گذشته بطور ناگهانى عضلات پايم منقبض شد و پس از مدتى بيمارى ام پيشرفت کرد و پس از اينکه به چند پزشک مراجعه کردم و نتيجه اى نداشت به بيمارستان رفتنم و مدت هجده روز در بيمارستان بود و بدون نتيجه مرخص شدم. پس از مرخصى از بيمارستان به چند پزشک طب سوزنى و حجامت مراجعه کردم و نتيجه اى نداشت و دوباره به بيمارستان رفتم و ١٨ روز بسترى بود اما باز بدون نتيجه از بيمارستان مرخص شدم. او ميگويد در يک کارگاه ١٠٥ مترى ٣٠ تا ٣٥ کارگر مشغول کار بوديم دو نفر ديگر از بچه ها هم که هم شهرى ام بودند نيز دچار معلوليت شدند و تا وقتى بسترى نشده بودم تعدادمان به دوازده نفر رسيد. اما اين کارگاه تعطيل نشده و فقط مکان آن تغيير کرد.
منبع :
http://www.kargaran.org/01axbar/8309/SANEHEH.html
تعدادی از حوادث در کار طی سالهای ۸۱ و۸۳
به گزارش خبرگزارى ايسنا محمد شريف زادگان رييس سازمان تامين اجتماعى ايران روز هفت ارديبهشت ٨٢ در همايش حفاظت ايمنى و بهداشت کار گفت ، ١٤ هزار حادثه ناشى از کار در سال ٨١ به سازمان تامين اجتماعى گزارش شده است که ٢٧٠ مورد آن منجر به فوت و از کار افتادگى شده است.
ايران خودرو قتل گاه کارگران ، مرگ ٨ کارگر ظرف يک سال
روز شنبه ٢٢ شهريور ٨٢ يکى از کارگران خط توليد پژو در ايران خودرو بنام پيمان خسروزاده رضى لو که در شيفت شب کار ميکرد و بيست و پنج سال سن داشت، در اثر فشار کار دچار سردرد شديد شد و پس از زمان کوتاهى درگذشت. با اين واقعه ناگوار و تکان دهنده تمامى کارگران شيفت شب دست از کار کشيدند و در اعتراض به شدت برده وار کار و جان باختن همکارشان در برابر سالن کارخانه تجمع کردند. با ادامه اعتصاب کارگران شيفت بعدى نيز که ساعت ١١ صبح به سرکار آمدند توليد را متوقف کردند و اعتصاب تمام کارگران اين بخش را فراگرفت.
لازم به گفتن است که کارخانه ايران خودرو بيست هزار کارگر دارد. بنا به گزارش در اين کارخانه کارگران ١٢ ساعت در روز کار ميکنند که ٤ ساعت آن اضافه کارى اجبارى است.
در هفته نامه کارآمد در شماره ١٩ در صفحه ٤ در بخشى تحت عنوان صداى همکاران کارگران از ساعات طولانى و فشار کار شکايت کرده و ميگويند:
"ما کارکنان تعميرات قالب سالن پرس شماره يک و دو سه شيفته کار ميکنيم و جمعه ها را نيز اجبارى کرده اند. مدير بخش ميگويد اگر جمعه ها نياييد پنجاه درصد از آکوردتان کسر خواهد شد. (پنج مورد)"
"ساعات کارى خيلى زياد است ديگر حتى ساعات کمى را هم در اختيار خانواده مان نيستيم".
"در زير زمين سالن شاتل کار ميکنيم . دو هفته است که آمار توليد را دو برابر کرده اند و مديريت تهديد کرده است که اگر شب ها نياييد بار اول بيست هزار تومان و بار دوم هم بيست هزار تومان کم ميکنيم و بار سوم آکورد نميدهيم. ما کسى را نداريم شبها پيش زن و بچه هايمان باشد.(چهار مورد).
" از نيروهاى رسمى شرکت هستيم به اضافه کارى روز جمعه اعتراض داريم. هيچ روزى را تعطيل نميکنند تا نفسى تازه کنيم . " (شش مورد)
اين مطلب در قبل از مرگ پيمان خسرو زاده در روز شنبه ٢٢ شهريور ماه در هفته نامه کارآمد به چاپ رسيده است.
روز ٢٩ شهريور ٨٢ رييس حراست ايران خودرو در ارتباط با مرگ پيمان خسروزاده کارگر ٢٤ ساله خط توليد پژو دسگير شد. به گفته بازتاب علت اين بازداشت اين بود که رييس حراست ايران خودرو هنگام مرگ پيمان خسرو زاده به ماموران کلانترى ١٥٤ اجازه نداد که از صحنه بازديد کنند. رييس حراست شرکت ايران خودرو با سپردن وثيقه ٥ ميليون تومانى آزاد شد.
- روز جمعه ٥ ديماه ٨٢ بار ديگر يکى از کارگران ايران خودرو به نام اميد اولادى که در شيفت شب کار ميکرد و ٢٢ سال سن داشت در اثر فشار کار در ساعت ٣ نيمه شب از هوش رفت و بعد از ٥ روز در بيمارستان شماره ٢ جان سپرد. اميد اولادى کارگر جوانى بود که در بخش برش و پرس تحت سرپرستى شرکت احياء گسترسبز کار ميکرد. نه اميد اولادى و نه پيمان رضى لو هيچکدام به مرگ طبيعى جان خود را از دست ندادند. آنها قربانيان شرايط برده وار کار در کارخانه ايران خودرو شدند.
-در همين سال وحيد امينى به دليل امنيت نداشتن اتوبوسهاى از رده خارج در تصادف جان باخت و نيز ياسر يوسفى کارگر مجموعه پرسى ايران خودرو(هنگام) در سر کار به علت فشار کار جان باخت.
- در ١٥ ارديبهشت ٨٣ حسين مويدى کارگر سالن قالب جيکس به علت عدم بازنشستگى سکته قلبى کرد و جان خود را از دست داد.
- ٢٩ مرداد ٨٣ محمود محمودى در حين کار در يک تصادف وحشتناک و دلخراشى جان خود را از دست داد. محمود که گويا راننده يک ماشين سمند بود، مشغول کار پست و نامه برى شرکت بوده است که در اثر برخورد با يک خودرو کفى جانش را از دست داد. طبق گزارشات راننده خودرو کفى منتظر بازنشستگى بود و محمود در اولين روزى بود که به اين قسمت از کارخانه منتقل شده بود. محمود کارگرى بود که بازخريد شده و بدون هيچگونه آموزشى در اين بخش بطور قرار دادى به کار رانندگى اشتغال يافته يود.
- ١٦ شهريور ٨٣ شرايط ناامن و برده وار کار در ايران خودرو باعث قطع دست يک کارگر بنام حسينعلى شد. حسينعلى در اثر عدم آشنايى کامل با دستگاه برش و به هنگام کار با گيوتين برش ورق، يک دست خود را از دست داد. کارگران ايران خودرو مى گويند که کار با دستگاه برش مستلزم آموزش و تجربه کافى است ولى سرمايه داران و پيمانکاران به دليل سودجوئى و صرفه جويى در مخارج به امنيت کارگران توجهى ندارند.
- روز ٢٢ شهريور ٨٣ حسين صادق زاده خانميرى و فريدون گلستانى کارگران پيمانکار تکنيکان در حادثه اطاق رنگ جان باختند.
مرگ بيش از ٥٠ کارگر در پروژه ساختن سد کارون
در سد کارون ٣ از سال ١٣٧٢ تا حالا يعنى سال ١٣٨٢ توجه کنيد . حدود ٥٠ تا ٥٥ نفر کشته که تماما در اثر انجام ندادن اصول ايمنى از طرف کارگاه بوده است . که در مواردى کاملا مشکوک بوده است و فشار مديران و مهندسان خود فروخته در اين کشتارها نقش داشته که ميخواسته اند کار را به اين صورت پيش ببرند . و تکيه کلامشان اين بوده :" ساخته و پرداخته سد کارون ٣ يک کار و هدف سياسى براى نظام است"
فشار مدام کار سنگين در محيط کم نور ، آلوده ، پر از گرد و غبار، پر سر و صدا ، نداندن کمربندهاى ايمنى براى پرتاب نشدنشان از ارتفاع از جمله ناامنى کار در اين شرکت بوده است.. يک مورد، يکى از کارگران به زير يک کاميون در تونل بنام تونل ٨٥٠ رفت ، فقط به خاطر اينکه شرکت براى صرفه جويى از نصب ٤ عدد لامپ خوددارى کرده بود و نور کم بوده است و کاميون هم يک چراغ داشته و راننده آن کاميون هم در حال اضافه کارى و نيمه بيدار بوده است . همچنين در اول دى ماه در کارگاه شرکت ( بلند پايه ) که يکى از پيمانکاران آب نيرو است ، ٧ نفر از کارگران به دليل عدم شرايط ايمنى از داربستها سقوط کرده ، ٤ نفرشان بشدت زخمى و ٣ نفر ديگر از ارتفاع ٧٠ مترى به داخل اس شفت(S-Shaft) سقوط کرده و آش و لاش ميشوند و صداى آنرا کسى نشنيد . فرداى همان روز در تونل نيروگاه جسد يک کارگر را که ٤ سال بود گم شده از زير مصالح ساختمانى بيرون آوردند. بايد تمام مسئولين و مديران و وزيران بخاطر اين جنايتها به پاى ميز محاکمه به جرم جنايتکارى عليه بشريت محاکمه شوند .
مسئولين اداره ايمنى که حقوق بگير شرکت هستند کارى به کار ايمنى ندارند و فقط اين را ميخواهند که حقوقشان دير نشود و کاروانهاى ( karaneye ) اهدايى مدير عامل جهت جلو گيرى نکردن از کار برسد .نقص عضو ناشى از کار منجر به از کار افتادگى حدود ١٥٠ نفر شده است . زخمى شدن که ديگر يک امر روزمره است . که منجر به استراحت چند روز و چند ماه بوده و برگه حادثه پر ميشود تا به کارگران چنانچه لازم بود شکايت بکنند و غرامت بگيرند. ادعاى شکايت کنندگان چنان زياد است که اواسط سال بدستور مدير عامل و طرح رئيس حراست به نام ( اروجعلى آشنا) و همکارى ( ايمنى و حراست ) تمام سوابق و دفاتر حوادث کارگران را به رودخانه کارون ريخته تا ديگر کارگران نتوانند شکايت بکنند و غرامت بگيرند ..
رستم صبا از ايران
شرايط نا ايمن کار هر روز از کارگران قربانى ميگيرد
هر لحظه و هر ساعت دهها کارگر در ايران در اثر کار در شرايطى نا امن دچار حادثه ميشوند و بسيارى جان ميبازند. عده اى عليل و ناتوان ميشوند و فرزندان و همسران و دوستان و پدران و مادرانى داغدار و بى پشت و پناه و بيچاره ميشوند. هر لحظه و هر ساعت زندگى هايى از هم مى پاشد و عده اى از زندگى محروم ميشوند و عده اى براى هميشه به خاک سياه مى نشينند. اينان جرمشان اين است که کارگرند، سودها و ثروتها را ميسازند. لازم است چنين شود تا جريان ثروت اندوزى و سود عده اى ديگر لحظه اى دچار وقفه نگردد و هر لحظه و هر ساعت بيشتر و بيشتر شود. اين قانون سرمايه در ايران و در گوشه و کنار جهان است. هر سال هزاران نفر در ايران قربانى شرايط نا امن کار ميگردند. چند خبر از حوادث دو سه روز اخير در ايران که در واقع مشتى است نمونه خروار:
٭- ٢٨ ارديبهشت ٨٣، ١٥ نفر از کارگران يک کارخانه توليد کود شيميايى در ساوه به دليل ماده اى شيميايى به نام آرسنيک در محيط کار دچار مسموميت شدند که يکى از آنان از شدت مسموميت از کار افتادگى کبد و کليه اش جان سپرد.
٭- ٢٥ شهريور ٨٣ يک کارگر شرکت ساختمانى "آ، س ، ب" به نام ابوالقاسم عباسى" بر اثر اصابت يک وزنه سنگين به سرش جان سپردا. اين کارگر جوان براى تامين معاش خانواده خود از يک شهر شمالى به تهران آمده بود. او تحت پوشش بيمه نبود و در هنگام مرگ بيش از ٩ ماه بود که حقوق دريافت نکرده بود. در همان روز دو کارگر ٢٢ و ٣٤ ساله در پروژه اى مربوط به شرکت استات اويل که متعلق به يک شرکت نروژى است ، بر اثر سوانح کارى جان باخت.
٭-١٢ مهر ٨٣ بدن کارگر ٥٩ ساله کارخانه سيمان سفيد دماوند به دور دستگاه تراش پيچيد و گردن او از قسمت بالاى سينه قطع شد. اين کارگر که ٢٧ سال سابقه کار داشت و طبق قانون مشاغل سخت و زيان آور مى بايست ٢ سال قبل بازنشست ميشد، در ساعات اوليه صبح دچار اين سانحه شده و ساعاتى بعد تکه هاى بدن او را از بين ابزار کارش بيرون آوردند. اين کارگر نعمت الله شکارى نام داشت و با دستگاه تراشى کار ميکرد که از سوى کارشناسان تامين اجتماعى تاييد نشده بود. او ٥ فرزند داشت که دو فرزند او دانشجو بودند. بنا به گزارشات دولتى اين سومين بار طى چند ماه گذشته است که چنين فاجعه اى در اين کارخانه اتفاق مى افتد.
*روز ٢٩ مهرماه جواد يحيوى کارگر ٢٨ ساله ماشين سازى تبريز بر اثر قرار گرفتن بر روى نوار نقاله در دم جان خود را از دست داد.
٭ روز ١ آبان ٨٣ کارگرى بنام قربان، ٥٣ ساله، در شهرستان اراک به هنگام کار در اثر سقوط از پشت بام جان باخت.
٭ روز ٢ آبان ٨٣ يک کارگر نوجوان ١٧ ساله افغانستانى در شهرستان ورامين در اثر برق گرفتگى در داخل چاه جان خود را از دست داد.
٭ روز ٢ آبان ٨٣ کارگر ٥٠ ساله اى به هنگام چاه کنى در قلعه خيابان مشهد در اثر استنشاق گازهاى مسموم کننده، جانش را از دست داد.
٭ روز ٢ آبان ماه٨٣ يک کارگر چاه کن در چهار راه ميدان بار مشهد به داخل چاه سقوط کرد و بسختى زخمى شد.
٭ روز ٣ آبان ماه ٨٣ در کرمانشاه يک کارگر ساختمانى روزمزد بنام محمد بهمنى، ٤٠ ساله، از طبقه ٤ يک آپارتمان در حال احداث به علت پوسيدگى طناب بالابر سقوط کرد و جان باخت. جسد خونين محمد بمدت ٤ ساعت و در حالى که همسر و چهار کودک او به دورش حلقه زده بودند و گريه مى کردند، در محل باقى بود.
* روز ٤ آبان ماه محمد تيز هوش کارگر ٣٢ ساله داراى همسر و دو فرزند، در يکى از معادن زغال سنگ هجتک از توابه کرمان بر اثر خفگى در گل و لاى موجود در يک تونل زير زمينى جان باخت
........................
هوشنگ برفى کارگر بخش برق کار کارخانه نساجى در سنندج بود که چندى قبل بر اثر بيمارى سرطان جان باخت.
بنا به اطلاعيه کميته کردستان حزب کمونيست کارگرى ايران در ١٦ آذر ماه ٨٣ همسر هوشنگ برفى عليه کارفرماى شرکت نساجى کردستان شکايت کرده است. در اين شکايت، مرگ هوشنگ برفى قتل، هرچند قتل غيرعمد، ناميده شده و درخواست رسيدگى به اين مسئله شده است. بنا به گزارشات در اين کارخانه رنگهايى با مواد شيميائى خطرناک مورد استفاده قرار ميگيرد که سلامتى کارگران را به خطر مياندازد.
تاکنون تعدادى از کارگران اين کارخانه بخاطر آلودگى شديد محيط کارخانه به انواع بيمارى مبتلا شده اند. بعضى از کارگران دست، صورت، و ساير اعضاى بدنشان تاول زده که گاها به مدت يک ماه نتوانسته اند سر کار حاضر شوند. نداشتن امکانات ايمنى و استفاده از مواد خطرناک، زندگى کارگران را با خطر مواجه کرده است.
١٠ کارگر در عسلويه جان باختند
٢١ آذر٨٣ - کشته شدن ١٠ کارگر در عسلويه . ١٠ کارگر طى حوادث جداگانه از دو هفته پيش تا کنون در منطقه عسلويه کشته شده اند. اواخر هفته گذشته هفت کارگر خارجى بر اثر نشت گاز در منطقه عسلويه فوت کرده اند. همچنين به دليل سقوط سه کارگر ايرانى در اين منطقه جان سپردند. به دليل حجم بالاى کار در اين منطقه جان کارگران در خطر است
٥ کارگر جوان در اثر بيمارى سيليکوس جان خود را از دست دادند
٢٠ آذر - پنج کارگر جوان در يک کارگاه سنگبرى در ملاير در همدان به علت ابتلا به بيمارى سيليکوز فوت کردند. تا کنون ١٠ کارگر مبتلا شده اند که پنج نفر آنان جان باخته اند. اين افراد به علت حضور مداوم در محيطى که فضاى آن آغشته به مقدار زيادى گرد و غبار سيليس است به اين بيمارى مبتلا شده اند. به گزارش ايرج محبى پزشگ متخصص، اين بيمارى از جمله بيماريهاى نادر در دنياست که فقط به علت عدم رعايت بهداشت محيط کار ايجاد ميشود و هنوز هم درمانى براى آن کشف نشده است. بيمارى سيليکوز بيمارى است که بر اثر آن ريه فرد بيمار بطور کامل از بين ميرود و علت آن هم فقط به دليل عدم کنترل صنعتى ميزان گرد و غبار سيليس در کارگاه است. اين کارگران مبتلا به بيمارى سيليکوز در گروه سنى ٢١ تا ٢٧ ساله هستند. بنا به گزارشات اين کارگران از جمله کارگران فصلى ساکن در استان آذربايجان غربى هستند که براى کار به شهرستان ملاير رفته بودند که پس از سه سال تماس با اين گرد و غبار سيليس در اين کارگاهها سنگ کوبى دچار اين بيمارى شده اند که ٤ نفر آنها هنوز زنده هستند و از آنجا که راه درمانى براى اين بيمارى وجود ندارد از بيمارستان به خانه هاى خود منتقل شده اند. محبى ميگويد بيمارى سيليکوس با اندازه گيرى مقدار سيليس در فضاى بسته محيط کار، کاملا قابل پيشگيرى است. و ادامه ميدهد:" پس از شناسايى يکى از اين کارگران جوانى که به اين بيمارى مرگ آور مبتلا شده بود، اين کارگر را به سازمان تامين اجتماعى معرفى کردم تا به عنوان فرد از کار افتاده تحت پوشش اين سازمان قرار گيرد. اما از آنجا که به علت قصور کارفرما اين کارگر فقط شش ماه پيش از ابتلا به اين بيمارى بيمه شده بود، مسئولان تامين اجتماعى به او گفتند که بايد شش ماه ديگر در اين کارگاه کار کند تا بيمه از کار افتادگى به وى تعلق گيرد.
بنا به گزارش پزشکى ديگر، اين افراد فقط در صورت انجام پيوند ريوى ميتوانند زنده بمانند که براى اين کار بايد به کشورهاى ديگر مراجعه کنند. بنا به همين گزارش اين کارگران در يک کارگاه رسمى و بصورت قانونى کار ميکردند و با وجود اين اتفاق کارگران همچنان در اين کارگاه به کار خود اشتغال دارند.
انفجار معدن و مرگ دستکم ٦ کارگر
٢٤ آبان ماه در انفجار معدن در مازندران دستکم ٦ کارگر جان سپردند و دو کارگر بشدت مجروح شدند.
١٥ کودک در يک کارگاه زيرزمينى توليد کفش فلج شدند
١٨ آبانماه پانزده کودک در يک کارگاه زيرزمينى توليد کفش در منطقه اکبر آباد(نسيم شهر) از شهرکهاى نزديک رباط کريم به دليل کار مداوم با چسب مخصوص کفش و انتشار گازى که روى اعصاب کارگران تاثير منفى ميگذارد دچار از کارافتادگى و فلج شدند. در اين کارگاه سى کارگر جوان و کودک کار ميکنند که پانزده نفر آنها دچار فلج شده اند. بنا به گزارش يونس قاسمى يکى از کارگران اين کارگاه که ١٩ سال دارد ميگويد:" نزديک به فته تا هشت ماه در کارگاه توليدى کفش کار ميکردم، سال گذشته بطور ناگهانى عضلات پايم منقبض شد و پس از مدتى بيمارى ام پيشرفت کرد و پس از اينکه به چند پزشک مراجعه کردم و نتيجه اى نداشت به بيمارستان رفتنم و مدت هجده روز در بيمارستان بود و بدون نتيجه مرخص شدم. پس از مرخصى از بيمارستان به چند پزشک طب سوزنى و حجامت مراجعه کردم و نتيجه اى نداشت و دوباره به بيمارستان رفتم و ١٨ روز بسترى بود اما باز بدون نتيجه از بيمارستان مرخص شدم. او ميگويد در يک کارگاه ١٠٥ مترى ٣٠ تا ٣٥ کارگر مشغول کار بوديم دو نفر ديگر از بچه ها هم که هم شهرى ام بودند نيز دچار معلوليت شدند و تا وقتى بسترى نشده بودم تعدادمان به دوازده نفر رسيد. اما اين کارگاه تعطيل نشده و فقط مکان آن تغيير کرد.
منبع :
http://www.kargaran.org/01axbar/8309/SANEHEH.html
- naderloo
- مدیر کل
- پست: 2793
- تاریخ عضویت: 08 نوامبر 2008 00:00
- حالت من: Khaste
- محل اقامت: تهران
- تماس:
فهرست مرگبارترين حوادث طبيعي دنيا در 40 سال اخير
فهرست مرگبارترين حوادث طبيعي دنيا در 40 سال اخير اعلام شد.
به گزارش ايسنا، اين حوادث به ترتيب زمان وقوع به شرح زير است:
ـ مي 2008 ؛ زلزله 9/7 ريشتري در استان سيچوان چين که هزاران نفر را به کام مرگ فرستاد.
ـ مي2008؛ توفان ناگهاني ميانمار که باعث کشته شدن بيش از 30 هزار نفر و مفقود شدن 30 هزار نفر ديگر شد.
ـ اکتبر2005 ؛ زلزله 6/7 ريشتري شمال پاکستان که باعث از بين رفتن 78 هزار نفر شد.
ـ آگوست 2005 ؛ توفان شديد کاترينا که باعث کشته و مفقود شدن بيش از 1600 نفر شد.
ـ دسامبر 2004؛ تسونامي اقيانوس هند با زلزله 9 ريشتري که باعث کشته شدن 230 هزار نفر در کشورهاي ساحلي اين سونامي شد.
ـ دسامبر 2003 ؛ زلزله 5/6 ريشتري جنوب شرقي ايران که 26 هزار نفر را به کام مرگ فرستاد.
ـ آگوست 1999؛ زلزله 4/7 ريشتري غرب ترکيه با بيش از 17 هزار قرباني.
ـ اکتبر1998؛ توفان آمريکاي مرکزي با 9 هزار کشته.
ـ آوريل 1991؛توفان بنگلادش با 140 هزار کشته.
ـ ژوئن1990 ؛ زلزله 7/7 ريشتري شمال غرب ايران با 50 هزار کشته.
ـ ژوئيه 1976؛ زلزله 2/8 ريشتري شمال شرقي چين با 240 هزار کشته که گروهي آن را، 665 هزار کشته تخمين زدهاند.
ـ نوامبر 1970؛ توفان بنگلادش با 300 هزار کشته که مرگبارترين توفان ثبت شده تاريخ بوده است.
به گزارش ايسنا، اين حوادث به ترتيب زمان وقوع به شرح زير است:
ـ مي 2008 ؛ زلزله 9/7 ريشتري در استان سيچوان چين که هزاران نفر را به کام مرگ فرستاد.
ـ مي2008؛ توفان ناگهاني ميانمار که باعث کشته شدن بيش از 30 هزار نفر و مفقود شدن 30 هزار نفر ديگر شد.
ـ اکتبر2005 ؛ زلزله 6/7 ريشتري شمال پاکستان که باعث از بين رفتن 78 هزار نفر شد.
ـ آگوست 2005 ؛ توفان شديد کاترينا که باعث کشته و مفقود شدن بيش از 1600 نفر شد.
ـ دسامبر 2004؛ تسونامي اقيانوس هند با زلزله 9 ريشتري که باعث کشته شدن 230 هزار نفر در کشورهاي ساحلي اين سونامي شد.
ـ دسامبر 2003 ؛ زلزله 5/6 ريشتري جنوب شرقي ايران که 26 هزار نفر را به کام مرگ فرستاد.
ـ آگوست 1999؛ زلزله 4/7 ريشتري غرب ترکيه با بيش از 17 هزار قرباني.
ـ اکتبر1998؛ توفان آمريکاي مرکزي با 9 هزار کشته.
ـ آوريل 1991؛توفان بنگلادش با 140 هزار کشته.
ـ ژوئن1990 ؛ زلزله 7/7 ريشتري شمال غرب ايران با 50 هزار کشته.
ـ ژوئيه 1976؛ زلزله 2/8 ريشتري شمال شرقي چين با 240 هزار کشته که گروهي آن را، 665 هزار کشته تخمين زدهاند.
ـ نوامبر 1970؛ توفان بنگلادش با 300 هزار کشته که مرگبارترين توفان ثبت شده تاريخ بوده است.
- naderloo
- مدیر کل
- پست: 2793
- تاریخ عضویت: 08 نوامبر 2008 00:00
- حالت من: Khaste
- محل اقامت: تهران
- تماس:
حوادث ناشي از كار، واقعيت ها و راهبردها
حوادث ناشي از كار، واقعيت ها و راهبردها
روز 28 آوريل هر سال – 8 ارديبهشت ماه – به يادبود قربانيان ناشي از صدمات شغلي (حوادث و بيماري ها)، روز جهاني ايمني و بهداشت حرفه اي ناميده مي شود.
براساس يكي از تعاريف موجود، حوادث ناشي از كار، حوادثي هستند كه درحين انجام وظيفه و به سبب آن براي بيمه شده اتفاق مي افتند. پيشگيري از بروز حوادث شغلي از ابعاد انساني، اجتماعي و اقتصادي حايز اهميت است. ابعاد اقتصادي يك حادثه شامل هزينه هاي مستقيم (وقفه در كار، انتقال مصدوم به مركز درماني، هزينه غرامت ها و...) و غيرمستقيم (وقفه در كار سايرين، هزينه ناشي از افت كمي و كيفي محصول، آموزش و آماده سازي فرد جديد...) است.
بررسي ها نشان مي دهد درمقابل هر حادثه ناشي از كار ثبت شده، 30 حادثه كوچك (منجر به گرفتن خدمات سرپايي) و 300 خطا (منجر به اتلاف وقت و كاهش ساعات كار) رخ مي دهد و در هر حادثه، علاوه بر فرد حادثه ديده، كارفرمايان، سازمان تامين اجتماعي و جامعه، دچار خسارت هاي مختلف اقتصادي و اجتماعي خواهند شد.
حمايت از كارگران دربرابر حوادث ناشي از كار سابقه اي طولاني در كشورهاي مختلف دارد. اولين بار در آلمان، سال 1869 حمايت كارگران درمقابل حوادث، سال 1884 بيمه اجتماعي حوادث شغلي و سال 1877 مقررات پيشگيري حوادث شغلي تدوين شد. در آمريكا، سال 1886 اعلام اجباري حادثه به سازمان هاي مرتبط، در فرانسه، سال 1893 قانون حفاظت صنعتي تدوين شد.
با تاسيس سازمان بين المللي كار در سال 1919 تدوين و مقررات مربوط به ايمن سازي كار و پيشگيري از بروز حوادث، در كانون توجه اين سازمان قرار گرفت.
حادثه، تعاريف متفاوت و مختلفي دارد. از جمله تعاريف حادثه مي توان به تعريف رويدادي پيش بيني نشده در اثر خطاي انسان و ضعف مديريت و واقعه اي غيرمنتظره و برنامه ريزي نشده (سازمان بين المللي كار) اشاره كرد.
ماده 60 قانون تامين اجتماعي، حادثه ناشي از كار را حوادثي تعريف كرده است كه در حين انجام وظيفه و به سبب آن براي بيمه شده اتفاق مي افتد. نكته مهم در اين تعريف، آن است كه همه حوادث روي داده در اوقات مشغول به كار (كارگاه، مؤسسات وابسته، ساختمان ها و محوطه آن، خارج محوطه به دستور كارفرما)، مراجعه به درمانگاه يا بيمارستان براي معالجه، اوقات رفت و برگشت از منزل به كارگاه و برعكس حوادث روي داده در حين نجات ساير بيمه شدگان نيز به عنوان حوادث ناشي از كار تلقي مي شود.
حوادث ناشي از كار از سوي سازمان هاي مختلف در گروه هاي مختلف تقسيم بندي شده اند، اين حوادث در سال 1923 در كنفرانس بين المللي آمارگران بر اساس علت بروز و در سال 1962 براساس علت بروز و نتايج، در سال 1968 از سوي سازمان ملل متحد بر اساس سن، جنس، تجربه، نوع شغل و روز از دست رفته كاري تقسيم بندي شدند و درنهايت سازمان بهداشت جهاني و سازمان بين المللي كار، اين حوادث را بر اثر نوع حادثه، مواد، محيط كار، محل آسيب ديدگي، طبيعت صدمه و جراحت جسمي ناشي از حوادث، بررسي و تقسيم بندي مي كنند.
همان گونه كه گفته شد حوادث ناشي از كار براي كارگران، كارفرمايان، سازمان هاي بيمه گر و جامعه، عوارض مختلفي را به دنبال دارند كه به شرح زير قابل بررسي هستند:
1– عوارض حوادث ناشي از كار براي كارگران: حوادث ناشي از كار سبب درد و رنج ناشي از آسيب جسمي، احتمال معلوليت، عدم توانايي در انجام كار سابق، اثر رواني ناشي از محدوديت شغلي و كاهش حقوق كارگر مي شود. درصورت معلوليت و مرگ كارگر، آثار مذكور شديدتر است. درضمن كاهش درآمد، مشكلات را افزايش مي دهد.
2- عوارض حوادث ناشي از كار براي كارفرمايان: آثار حوادث ناشي از كار براي كارفرمايان شامل كاهش توليد، كاهش كيفي محصول در اثر بكارگيري كارگر جديد به جاي كارگر حادثه ديده، افزايش هزينه اضافه كار براي جبران كاهش توليد، تعمير و تعويض قطعات ماشين آسيب ديده، هزينه آموزش و جايگزيني فرد جديد، اتلاف وقت و هزينه حقوقي و هزينه درماني و پزشكي است. در كارگاه هاي كوچك اين اثرات بيشتر نمود دارد.
3– عوارض حوادث ناشي از كار براي جامعه: در جامعه اثرات ناشي از كار به شكل كاهش درآمد خانواده، كاهش درآمد به دليل خروج فرد از نيروي كار، تاثير بر سازمان هاي پرداخت كننده خسارات نظير سازمان تامين اجتماعي، افزايش هزينه بكارگيري فرد مجرب و مطلع و... قابل ارزيابي است.
عوامل مؤثر در بروز حوادث
عوامل مؤثر در بروز حوادث شغلي، شامل سابقه اجتماعي، عوامل محيطي، صفات شخصي (سرسختي، عصبانيت، عجله و بي باكي)، شرايط ناايمن، عمل ناايمن، اشتباه فردي، ضعف مديريت، ميزان تحصيلات و استفاده نكردن يا استفاده نامناسب از وسايل حفاظت فردي و خط مشي مديريت است. از اعمال ناايمن مي توان به مواردي مانند كار بدون مجوز، استفاده از ابزار معيوب، عدم توجه به اخطارها، عدم استفاده از وسائل حفاظت فردي، سرعت زياد ماشين آلات، بلندكردن غلط بار، شوخي و تعمير ماشين حين حركت، مي توان نام برد.
از ميان شرايط ناايمن هم مي توان به مواردي نظير بي دقتي در كار با مواد خطرناك، وجود ابزار و دستگاه هاي معيوب، بي نظمي در كار، فقدان علايم هشدار دهنده در محيط كار، صداي زياد، روشنايي كم، فقدان تهويه و فقدان وسايل خاموش كننده حريق اشاره كرد.
در ميان عوامل فردي مؤثر در بروز حوادث هم، مي توان به ميزان تحصيلات، انگيزش، توانايي، مهارت، وضعيت جسمي و روحي، زمان عكس العمل نسبت به حادثه و آگاهي ايمني فرد اشاره كرد و درنهايت در بين عوامل محيطي مؤثر در بروز اين حوادث، مي توان از مواردي نظير حرارت، رطوبت، سرما، فشار، صدا، نور، طبيعت كار، كار در ارتفاع، لغزندگي كف كارگاه، پستي و بلندي كف كارگاه نام برد.
مهم ترين شاخص هاي رايج در بررسي حوادث شغلي، شامل ضريب تكرار، ضريب شيوع و ضريب شدت است. در محاسبات هر فوت و ازكارافتادگي برابر با 7500 روز از دست رفته (سازمان بين المللي كار)، هر فوت و از كارافتادگي 6000 روز (آمريكا)، قطع بازو از بالاي آرنج 4500 روز، قطع ران از بالاي زانو 4500 روز، كوري كامل دو چشم 6000 روز و كري كامل دو گوش 1750 روز از دست رفته محاسبه مي شوند.
مهم ترين دليل بررسي حوادث ناشي از كار و جمع آوري اطلاعات مربوط به آنها پي بردن به برنامه ها و راه هاي لازم جهت جلوگيري از وقوع مجدد آنها است.
در ايران نيز كليه كارفرمايان موظف به ارسال فرم گزارش حوادث شغلي به اداره هاي تامين اجتماعي و كار هستند.
نتايج كلي بررسي حوادث
با برسي حوادث شغلي، مي توان توصيه هاي ذيل را براي كاهش موارد بروز چنين حوادثي و به حداقل رساندن آسيب هاي ناشي از آن، بيان كرد:
1– حادثه به دليل عمل غيرايمن، وضع ناايمن، ماشين بي حفاظ، نقص بهداشتي محيط كار به وجود مي آيد.
2– عمل غيرايمن افراد، مسئول اكثر حوادث است.
3– وقوع حادثه قابل پيشگيري است.
4– چهار روش اصلي پيشگيري حادثه بازبيني مهندسي، ترغيب و تشويق، انضباط، تطبيق كاركنان با شرايط است.
5– روش هاي پيشگيري از حوادث مشابه روش كنترل كيفي و كمي توليد است.
6– مسئوليت عمده وقايع نامطلوب به عهده مديران است.
7– سرپرستان و استادكاران افراد كليدي در پيشگيري از حوادث هستند.
بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، سالانه یكصدوبیست میلیون حادثه شغلی در جهان اتفاق می افتد كه در نتیجه آن سه میلیون و پانصد هزار نفر از كارگران جان خود را از دست می دهند.در ایران هیچ منبعی وجود ندارد تا آمار واقعی حوادث ناشی از ناامنی محیط كار را بازگو كند و ما تنها با كنار هم قرار دادن آمارهای متناقضی كه ارائه می شود می توانیم به گوشه ای از حقیقت دست یابیم.
به گزارش نفت تایمز به نقل از موج، طبق این آمارها تنها 5 درصد از كارگران كه در صنایع بزرگ كار می كنند مورد معاینه ادواری قرار می گیرند.اما با توجه به منابعی چون سازمان تامین اجتماعی یا پزشكی قانونی می توان به طور تخمینی به عمق فجایع ناشی از ناامنی محیط های كارگری در ایران پی برد.
بنابر گزارش سازمان تامین اجتماعی، سالانه شمار حوادث ناشی از ناامنی كار رو به افزایش بوده و از شانزده هزار و سیصد و هشتاد و سه مورد در سال 82، به بیست وپنج هزار مورد در سال 85 رسیده است.بر پایه این گزارش در نیمه نخست سال گذشته از مجموع 11 هزار و634 حادث اتفاق افتاده در حین كار، 60 نفر جان خود را در این حوادث از دست دادند.
سازمان تامین اجتماعی اعلام كرد كه حوادث ناشی از كار در مدت یاد شده به ترتیب سبب از كار افتادگی كلی و جزیی یكصد و 42 هزار و 331 نفر شد. ضمن آنكه 589 نفر نیز بابت این حوادث غرامت مقطوع نقص عضو دریافت و 10 هزار و 512 نفر نیز پس از حادثه در حین كار بهبودی كامل یافتند.
برپایه این گزارش، بیشترین حوادث ناشی از كار برای مردان و متاهلان به ترتیب با 11 هزار و 448 مورد و 8 هزار و 729 مورد اتفاق افتاده و سهم مجردها در حوادث ناشی از كار دو هزار و 95 مورد بوده است. ضمن آنكه یكصد و 86 مورد از این حوادث نیز برای زنان رخ داده است.
دربررسی نوع حادثههای اتفاق افتاده در مدت مذكور سقوط كردن و لغزیدن، ضربخوردگی و بریدگی و قطع اعضاء بیشترین موارد حوادث ناشی از كار در مدت مذكور بوده است. همچنین بالاترین میزان حادثههای صورت گرفته در حین كار در 6 ماه اول سال گذشته در گروه سنی 25 تا 29 ساله رخ داده و در علل وقوع حوادث نیز بیاحتیاطی مهمترین علت مشخص شده است.بر اساس این گزارش، فعالیتهای مرتبط با فلزات اساسی، ماشینهای الكتریكی و غیرالكتریكی و كارهای ساختمانی مشاغلی بودند كه بیشترین آمار حادثههای ناشی از كار در این فعالیتها روی داده است.
مقایسه حوادث اتفاق افتاده در حین كار در شش ماه اول سالهای 85 و 86 نشاندهنده افزایش 96/8 درصدی این حوادث بوده است كه استان كردستان با افزایش 70 درصدی این حوادث در جمع استانهای سراسر كشور بالاترین آمار حوادث ناشی از كار را به خود اختصاص داده است.
از سوی دیگر مهندس ابراهیم نظری جلالی معاون روابط كار وزارت كار وامور اجتماعی از كاهش رشد حوادث ناشی از كار در سال 86 خبر می دهد ومی گوید : در پایان سال 86 رشد حوادث ناشی از كار در حالی كاهش یافته كه براساس آمار سازمان تامین اجتماعی، تعداد بیمه شدگان اجباری شاغل در كارگاه 18 درصد رشد داشته است. نظری جلالی اجرای برنامه های آموزشی پیشگیری از بی احتیاطی كارگران و افزایش كمیته های حفاظت فنی و بهداشت كار را از دلایل كاهش حوادث ناشی از كار ذكر می كند ومی گوید : با تلاش های انجام شده عملكرد شاخص حوادث ناشی از كار به منفی5 درصد رسیده است.
وی تصریح می كند : این معاونت با بررسی علل بالا بودن شدت برخی حوادث منجر به فوت و اجرای اقدامات لازم برای كاهش این شاخص توانسته است شدت حوادث را از 13 درصد در سال 80 به 9 درصد در سال 86 برساند.
نظری جلالی با تشریح برنامه های وزارت كار در خصوص كاهش میزان حوادث تصریح می كند : به منظور صیانت از نیروی كار بررسی دستگاه ها و تجهیزات حفاظت فردی و آلاینده های فیزیكی شیمیایی در محیط كار بیش از 15 درصد افزایش یافته است.
رییس مركز تحقیقات و تعلیمات حفاظت بهداشت كار وزارت كار و امور اجتماعی در خصوص آمار حوادث ناشی از كار اظهارمی كند: براساس گزارشی كه از سوی سازمان جهانی كار منتشر شده است، سالانه ۱۰۰ هزار نفر كارگر در جهان در جریان تماس با آزبست دچار بیماریهای صعب العلاج میشوند .براساس گزارش یادشده به ازای فوت هر كارگر براثر حوادث ناشی از كار هشت هزار و ۵۰۰ روز كاری از بین میرود.
مصریان با اشاره به هزینه حوادث ناشی از كار برای كشورها، می گوید: چهار درصد تولید ناخالص ملی كشورها صرف موضوع یادشده میشود.
وی درمورد حوادث ناشی از كار در ایران می گوید : سیاست وزارت كار براساس مدیریت پیشگیری از حوادث ناشی از كار است.
به گفته وی، تعداد حوادث ناشی از كار طی سه سال گذشته روند نزولی داشته است زیرا مدیریت حوادث یادشده بر موضوع آموزش كارگران در واحدهای اقتصادی تاكید دارد.
رییس مركز تحقیقات و تعلیمات حفاظت بهداشت كار خاطرنشان می سازد : میزان آموزش پیشگیری از حوادث ناشی از كار در سال ۸۶ نسبت به سال ۸۵ حدود ۵۰ درصد افزایش یافت.
مصریان با اشاره به تهیه لوح فشرده آموزش كارگران در خصوص آشنایی كاركنان واحدهای اقتصادی برای جلوگیری از حوادث در محیطهای كار می افزاید: لوح های فشردهای از سوی وزارت كار تهیه شده كه از طریق آن میتوان كارگران را با راههای پیشگیری از حوادثی كه در كار برای آنها پیش خواهد آمد و راههای جلوگیری از آن آشنا میكند.
در حال حاضربر اساس اظهار نظرهای صورت گرفته در خصوص آمار حوادث ناشی از كار در ایران به این موضوع پی می بریم كه جبران خسارت وارده بركارگران در اثرحوادث ناشیازكار از جایگاه خاصی برخوردار میباشد به گونه ای كه ارائه حمایت در مقابل حوادث در تمامی راهبردهای تامین اجتماعی مشاهده می شود و حتی طرحهای مسئولیت كارفرما كه در اواخر قرن نوزدهم میلادی تحت عنوان جبران خسارت كارگران فعالیت خود را آغاز نمودند با هدف ارائه كمك در مقابل حوادث ناشی از كار بوسیله كارفرما شكل یافته اند. شایان ذكر است كه راهبرد مسئولیت كارفرما هنوز در كشورهای در حال توسعه نقش قابل ملاحظه ای را در ساختارهای تامین اجتماعی ایفاء می نماید و در بعضی از كشورهای توسعه یافته نیز برای حمایت نیروی كار در مقابل حوادث ناشی ازكار از این سیستم استفاده می گردد
علل بروز حوادث ناشي از كار
اين علل را ميتوان به دو گروه تقسيم كرد:
الف- علل محيطي حوادث
1-حفاظهاي نا مناسب يا بدون حفاظ
2-اشياء يا تجهيزات ناقص در اثر استفاده يا استفاده نادرست (بي پوشش شدن ،ترك خوردگي، شكستگي و…
3-اشياء يا تجهيزات ناقص به خاطر طراحي يا ساختار (خيلي بزرگ يا خيلي كوچك بودن به اندازه كافي محكم نبودن با نقص درست شدن
4-روش هاي غير ايمني فرايندهاي مخاطره آميز كوتاهي مديريت در ايجاد برنامه مناسب براي ايمني
5-تسهيلات غير ايمني حفاظت كارخانه قفسه هاي نامناسب انبارهاي نامناسب وغيره
6-روشنايي نامناسب ضعيف بودن نور تاريكي چراغهاي ي با نور زننده وغيره
7-لباس يا لوازم حفاظت فردي نامناسب يا كوتاهي مديريت در فراهم كردن يا مشخص كردن نحوه استفاده
8-آلودگي هاي صداو ارتعاشات
9-گارزها و مواد مسموم كننده وشيميايي
10-عدم استفاده از وسايل هشدار دهنده وعلامات ايمني
11-جابجايي وسايل
ب- علل رفتاري حوادث
1-اضطرابهاي مختلف
2-ريسك كردن
3-شوخي ناجور
4-قصور در حفاظت از تجهيزات واستفاده نادرست از ابزار وتجهيزات
5-خستگي،عجله،افسردگي
6-استرس ومشكلات مالي
7-طرز تلقي نامناسب (پذيرفتن عمدي اتفاق ،بي توجهي به ساختار فرد حادثه ديده مي داند چگونه كار را انجام دهد اما در رعايت كردن روشهاي ايمني كوتاهي مي كند حواس پرتي وغيره…)
8-فقدان آگاهي يا مهارت (فرد حادثه ديده نمي داند كارش را چگونه ايمن انجام دهد جديدالاستخدام ،بي تجربه،غيرماهرو…است)
9-نقص فيزيكي يا رواني كارگر
روز 28 آوريل هر سال – 8 ارديبهشت ماه – به يادبود قربانيان ناشي از صدمات شغلي (حوادث و بيماري ها)، روز جهاني ايمني و بهداشت حرفه اي ناميده مي شود.
براساس يكي از تعاريف موجود، حوادث ناشي از كار، حوادثي هستند كه درحين انجام وظيفه و به سبب آن براي بيمه شده اتفاق مي افتند. پيشگيري از بروز حوادث شغلي از ابعاد انساني، اجتماعي و اقتصادي حايز اهميت است. ابعاد اقتصادي يك حادثه شامل هزينه هاي مستقيم (وقفه در كار، انتقال مصدوم به مركز درماني، هزينه غرامت ها و...) و غيرمستقيم (وقفه در كار سايرين، هزينه ناشي از افت كمي و كيفي محصول، آموزش و آماده سازي فرد جديد...) است.
بررسي ها نشان مي دهد درمقابل هر حادثه ناشي از كار ثبت شده، 30 حادثه كوچك (منجر به گرفتن خدمات سرپايي) و 300 خطا (منجر به اتلاف وقت و كاهش ساعات كار) رخ مي دهد و در هر حادثه، علاوه بر فرد حادثه ديده، كارفرمايان، سازمان تامين اجتماعي و جامعه، دچار خسارت هاي مختلف اقتصادي و اجتماعي خواهند شد.
حمايت از كارگران دربرابر حوادث ناشي از كار سابقه اي طولاني در كشورهاي مختلف دارد. اولين بار در آلمان، سال 1869 حمايت كارگران درمقابل حوادث، سال 1884 بيمه اجتماعي حوادث شغلي و سال 1877 مقررات پيشگيري حوادث شغلي تدوين شد. در آمريكا، سال 1886 اعلام اجباري حادثه به سازمان هاي مرتبط، در فرانسه، سال 1893 قانون حفاظت صنعتي تدوين شد.
با تاسيس سازمان بين المللي كار در سال 1919 تدوين و مقررات مربوط به ايمن سازي كار و پيشگيري از بروز حوادث، در كانون توجه اين سازمان قرار گرفت.
حادثه، تعاريف متفاوت و مختلفي دارد. از جمله تعاريف حادثه مي توان به تعريف رويدادي پيش بيني نشده در اثر خطاي انسان و ضعف مديريت و واقعه اي غيرمنتظره و برنامه ريزي نشده (سازمان بين المللي كار) اشاره كرد.
ماده 60 قانون تامين اجتماعي، حادثه ناشي از كار را حوادثي تعريف كرده است كه در حين انجام وظيفه و به سبب آن براي بيمه شده اتفاق مي افتد. نكته مهم در اين تعريف، آن است كه همه حوادث روي داده در اوقات مشغول به كار (كارگاه، مؤسسات وابسته، ساختمان ها و محوطه آن، خارج محوطه به دستور كارفرما)، مراجعه به درمانگاه يا بيمارستان براي معالجه، اوقات رفت و برگشت از منزل به كارگاه و برعكس حوادث روي داده در حين نجات ساير بيمه شدگان نيز به عنوان حوادث ناشي از كار تلقي مي شود.
حوادث ناشي از كار از سوي سازمان هاي مختلف در گروه هاي مختلف تقسيم بندي شده اند، اين حوادث در سال 1923 در كنفرانس بين المللي آمارگران بر اساس علت بروز و در سال 1962 براساس علت بروز و نتايج، در سال 1968 از سوي سازمان ملل متحد بر اساس سن، جنس، تجربه، نوع شغل و روز از دست رفته كاري تقسيم بندي شدند و درنهايت سازمان بهداشت جهاني و سازمان بين المللي كار، اين حوادث را بر اثر نوع حادثه، مواد، محيط كار، محل آسيب ديدگي، طبيعت صدمه و جراحت جسمي ناشي از حوادث، بررسي و تقسيم بندي مي كنند.
همان گونه كه گفته شد حوادث ناشي از كار براي كارگران، كارفرمايان، سازمان هاي بيمه گر و جامعه، عوارض مختلفي را به دنبال دارند كه به شرح زير قابل بررسي هستند:
1– عوارض حوادث ناشي از كار براي كارگران: حوادث ناشي از كار سبب درد و رنج ناشي از آسيب جسمي، احتمال معلوليت، عدم توانايي در انجام كار سابق، اثر رواني ناشي از محدوديت شغلي و كاهش حقوق كارگر مي شود. درصورت معلوليت و مرگ كارگر، آثار مذكور شديدتر است. درضمن كاهش درآمد، مشكلات را افزايش مي دهد.
2- عوارض حوادث ناشي از كار براي كارفرمايان: آثار حوادث ناشي از كار براي كارفرمايان شامل كاهش توليد، كاهش كيفي محصول در اثر بكارگيري كارگر جديد به جاي كارگر حادثه ديده، افزايش هزينه اضافه كار براي جبران كاهش توليد، تعمير و تعويض قطعات ماشين آسيب ديده، هزينه آموزش و جايگزيني فرد جديد، اتلاف وقت و هزينه حقوقي و هزينه درماني و پزشكي است. در كارگاه هاي كوچك اين اثرات بيشتر نمود دارد.
3– عوارض حوادث ناشي از كار براي جامعه: در جامعه اثرات ناشي از كار به شكل كاهش درآمد خانواده، كاهش درآمد به دليل خروج فرد از نيروي كار، تاثير بر سازمان هاي پرداخت كننده خسارات نظير سازمان تامين اجتماعي، افزايش هزينه بكارگيري فرد مجرب و مطلع و... قابل ارزيابي است.
عوامل مؤثر در بروز حوادث
عوامل مؤثر در بروز حوادث شغلي، شامل سابقه اجتماعي، عوامل محيطي، صفات شخصي (سرسختي، عصبانيت، عجله و بي باكي)، شرايط ناايمن، عمل ناايمن، اشتباه فردي، ضعف مديريت، ميزان تحصيلات و استفاده نكردن يا استفاده نامناسب از وسايل حفاظت فردي و خط مشي مديريت است. از اعمال ناايمن مي توان به مواردي مانند كار بدون مجوز، استفاده از ابزار معيوب، عدم توجه به اخطارها، عدم استفاده از وسائل حفاظت فردي، سرعت زياد ماشين آلات، بلندكردن غلط بار، شوخي و تعمير ماشين حين حركت، مي توان نام برد.
از ميان شرايط ناايمن هم مي توان به مواردي نظير بي دقتي در كار با مواد خطرناك، وجود ابزار و دستگاه هاي معيوب، بي نظمي در كار، فقدان علايم هشدار دهنده در محيط كار، صداي زياد، روشنايي كم، فقدان تهويه و فقدان وسايل خاموش كننده حريق اشاره كرد.
در ميان عوامل فردي مؤثر در بروز حوادث هم، مي توان به ميزان تحصيلات، انگيزش، توانايي، مهارت، وضعيت جسمي و روحي، زمان عكس العمل نسبت به حادثه و آگاهي ايمني فرد اشاره كرد و درنهايت در بين عوامل محيطي مؤثر در بروز اين حوادث، مي توان از مواردي نظير حرارت، رطوبت، سرما، فشار، صدا، نور، طبيعت كار، كار در ارتفاع، لغزندگي كف كارگاه، پستي و بلندي كف كارگاه نام برد.
مهم ترين شاخص هاي رايج در بررسي حوادث شغلي، شامل ضريب تكرار، ضريب شيوع و ضريب شدت است. در محاسبات هر فوت و ازكارافتادگي برابر با 7500 روز از دست رفته (سازمان بين المللي كار)، هر فوت و از كارافتادگي 6000 روز (آمريكا)، قطع بازو از بالاي آرنج 4500 روز، قطع ران از بالاي زانو 4500 روز، كوري كامل دو چشم 6000 روز و كري كامل دو گوش 1750 روز از دست رفته محاسبه مي شوند.
مهم ترين دليل بررسي حوادث ناشي از كار و جمع آوري اطلاعات مربوط به آنها پي بردن به برنامه ها و راه هاي لازم جهت جلوگيري از وقوع مجدد آنها است.
در ايران نيز كليه كارفرمايان موظف به ارسال فرم گزارش حوادث شغلي به اداره هاي تامين اجتماعي و كار هستند.
نتايج كلي بررسي حوادث
با برسي حوادث شغلي، مي توان توصيه هاي ذيل را براي كاهش موارد بروز چنين حوادثي و به حداقل رساندن آسيب هاي ناشي از آن، بيان كرد:
1– حادثه به دليل عمل غيرايمن، وضع ناايمن، ماشين بي حفاظ، نقص بهداشتي محيط كار به وجود مي آيد.
2– عمل غيرايمن افراد، مسئول اكثر حوادث است.
3– وقوع حادثه قابل پيشگيري است.
4– چهار روش اصلي پيشگيري حادثه بازبيني مهندسي، ترغيب و تشويق، انضباط، تطبيق كاركنان با شرايط است.
5– روش هاي پيشگيري از حوادث مشابه روش كنترل كيفي و كمي توليد است.
6– مسئوليت عمده وقايع نامطلوب به عهده مديران است.
7– سرپرستان و استادكاران افراد كليدي در پيشگيري از حوادث هستند.
بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، سالانه یكصدوبیست میلیون حادثه شغلی در جهان اتفاق می افتد كه در نتیجه آن سه میلیون و پانصد هزار نفر از كارگران جان خود را از دست می دهند.در ایران هیچ منبعی وجود ندارد تا آمار واقعی حوادث ناشی از ناامنی محیط كار را بازگو كند و ما تنها با كنار هم قرار دادن آمارهای متناقضی كه ارائه می شود می توانیم به گوشه ای از حقیقت دست یابیم.
به گزارش نفت تایمز به نقل از موج، طبق این آمارها تنها 5 درصد از كارگران كه در صنایع بزرگ كار می كنند مورد معاینه ادواری قرار می گیرند.اما با توجه به منابعی چون سازمان تامین اجتماعی یا پزشكی قانونی می توان به طور تخمینی به عمق فجایع ناشی از ناامنی محیط های كارگری در ایران پی برد.
بنابر گزارش سازمان تامین اجتماعی، سالانه شمار حوادث ناشی از ناامنی كار رو به افزایش بوده و از شانزده هزار و سیصد و هشتاد و سه مورد در سال 82، به بیست وپنج هزار مورد در سال 85 رسیده است.بر پایه این گزارش در نیمه نخست سال گذشته از مجموع 11 هزار و634 حادث اتفاق افتاده در حین كار، 60 نفر جان خود را در این حوادث از دست دادند.
سازمان تامین اجتماعی اعلام كرد كه حوادث ناشی از كار در مدت یاد شده به ترتیب سبب از كار افتادگی كلی و جزیی یكصد و 42 هزار و 331 نفر شد. ضمن آنكه 589 نفر نیز بابت این حوادث غرامت مقطوع نقص عضو دریافت و 10 هزار و 512 نفر نیز پس از حادثه در حین كار بهبودی كامل یافتند.
برپایه این گزارش، بیشترین حوادث ناشی از كار برای مردان و متاهلان به ترتیب با 11 هزار و 448 مورد و 8 هزار و 729 مورد اتفاق افتاده و سهم مجردها در حوادث ناشی از كار دو هزار و 95 مورد بوده است. ضمن آنكه یكصد و 86 مورد از این حوادث نیز برای زنان رخ داده است.
دربررسی نوع حادثههای اتفاق افتاده در مدت مذكور سقوط كردن و لغزیدن، ضربخوردگی و بریدگی و قطع اعضاء بیشترین موارد حوادث ناشی از كار در مدت مذكور بوده است. همچنین بالاترین میزان حادثههای صورت گرفته در حین كار در 6 ماه اول سال گذشته در گروه سنی 25 تا 29 ساله رخ داده و در علل وقوع حوادث نیز بیاحتیاطی مهمترین علت مشخص شده است.بر اساس این گزارش، فعالیتهای مرتبط با فلزات اساسی، ماشینهای الكتریكی و غیرالكتریكی و كارهای ساختمانی مشاغلی بودند كه بیشترین آمار حادثههای ناشی از كار در این فعالیتها روی داده است.
مقایسه حوادث اتفاق افتاده در حین كار در شش ماه اول سالهای 85 و 86 نشاندهنده افزایش 96/8 درصدی این حوادث بوده است كه استان كردستان با افزایش 70 درصدی این حوادث در جمع استانهای سراسر كشور بالاترین آمار حوادث ناشی از كار را به خود اختصاص داده است.
از سوی دیگر مهندس ابراهیم نظری جلالی معاون روابط كار وزارت كار وامور اجتماعی از كاهش رشد حوادث ناشی از كار در سال 86 خبر می دهد ومی گوید : در پایان سال 86 رشد حوادث ناشی از كار در حالی كاهش یافته كه براساس آمار سازمان تامین اجتماعی، تعداد بیمه شدگان اجباری شاغل در كارگاه 18 درصد رشد داشته است. نظری جلالی اجرای برنامه های آموزشی پیشگیری از بی احتیاطی كارگران و افزایش كمیته های حفاظت فنی و بهداشت كار را از دلایل كاهش حوادث ناشی از كار ذكر می كند ومی گوید : با تلاش های انجام شده عملكرد شاخص حوادث ناشی از كار به منفی5 درصد رسیده است.
وی تصریح می كند : این معاونت با بررسی علل بالا بودن شدت برخی حوادث منجر به فوت و اجرای اقدامات لازم برای كاهش این شاخص توانسته است شدت حوادث را از 13 درصد در سال 80 به 9 درصد در سال 86 برساند.
نظری جلالی با تشریح برنامه های وزارت كار در خصوص كاهش میزان حوادث تصریح می كند : به منظور صیانت از نیروی كار بررسی دستگاه ها و تجهیزات حفاظت فردی و آلاینده های فیزیكی شیمیایی در محیط كار بیش از 15 درصد افزایش یافته است.
رییس مركز تحقیقات و تعلیمات حفاظت بهداشت كار وزارت كار و امور اجتماعی در خصوص آمار حوادث ناشی از كار اظهارمی كند: براساس گزارشی كه از سوی سازمان جهانی كار منتشر شده است، سالانه ۱۰۰ هزار نفر كارگر در جهان در جریان تماس با آزبست دچار بیماریهای صعب العلاج میشوند .براساس گزارش یادشده به ازای فوت هر كارگر براثر حوادث ناشی از كار هشت هزار و ۵۰۰ روز كاری از بین میرود.
مصریان با اشاره به هزینه حوادث ناشی از كار برای كشورها، می گوید: چهار درصد تولید ناخالص ملی كشورها صرف موضوع یادشده میشود.
وی درمورد حوادث ناشی از كار در ایران می گوید : سیاست وزارت كار براساس مدیریت پیشگیری از حوادث ناشی از كار است.
به گفته وی، تعداد حوادث ناشی از كار طی سه سال گذشته روند نزولی داشته است زیرا مدیریت حوادث یادشده بر موضوع آموزش كارگران در واحدهای اقتصادی تاكید دارد.
رییس مركز تحقیقات و تعلیمات حفاظت بهداشت كار خاطرنشان می سازد : میزان آموزش پیشگیری از حوادث ناشی از كار در سال ۸۶ نسبت به سال ۸۵ حدود ۵۰ درصد افزایش یافت.
مصریان با اشاره به تهیه لوح فشرده آموزش كارگران در خصوص آشنایی كاركنان واحدهای اقتصادی برای جلوگیری از حوادث در محیطهای كار می افزاید: لوح های فشردهای از سوی وزارت كار تهیه شده كه از طریق آن میتوان كارگران را با راههای پیشگیری از حوادثی كه در كار برای آنها پیش خواهد آمد و راههای جلوگیری از آن آشنا میكند.
در حال حاضربر اساس اظهار نظرهای صورت گرفته در خصوص آمار حوادث ناشی از كار در ایران به این موضوع پی می بریم كه جبران خسارت وارده بركارگران در اثرحوادث ناشیازكار از جایگاه خاصی برخوردار میباشد به گونه ای كه ارائه حمایت در مقابل حوادث در تمامی راهبردهای تامین اجتماعی مشاهده می شود و حتی طرحهای مسئولیت كارفرما كه در اواخر قرن نوزدهم میلادی تحت عنوان جبران خسارت كارگران فعالیت خود را آغاز نمودند با هدف ارائه كمك در مقابل حوادث ناشی از كار بوسیله كارفرما شكل یافته اند. شایان ذكر است كه راهبرد مسئولیت كارفرما هنوز در كشورهای در حال توسعه نقش قابل ملاحظه ای را در ساختارهای تامین اجتماعی ایفاء می نماید و در بعضی از كشورهای توسعه یافته نیز برای حمایت نیروی كار در مقابل حوادث ناشی ازكار از این سیستم استفاده می گردد
علل بروز حوادث ناشي از كار
اين علل را ميتوان به دو گروه تقسيم كرد:
الف- علل محيطي حوادث
1-حفاظهاي نا مناسب يا بدون حفاظ
2-اشياء يا تجهيزات ناقص در اثر استفاده يا استفاده نادرست (بي پوشش شدن ،ترك خوردگي، شكستگي و…
3-اشياء يا تجهيزات ناقص به خاطر طراحي يا ساختار (خيلي بزرگ يا خيلي كوچك بودن به اندازه كافي محكم نبودن با نقص درست شدن
4-روش هاي غير ايمني فرايندهاي مخاطره آميز كوتاهي مديريت در ايجاد برنامه مناسب براي ايمني
5-تسهيلات غير ايمني حفاظت كارخانه قفسه هاي نامناسب انبارهاي نامناسب وغيره
6-روشنايي نامناسب ضعيف بودن نور تاريكي چراغهاي ي با نور زننده وغيره
7-لباس يا لوازم حفاظت فردي نامناسب يا كوتاهي مديريت در فراهم كردن يا مشخص كردن نحوه استفاده
8-آلودگي هاي صداو ارتعاشات
9-گارزها و مواد مسموم كننده وشيميايي
10-عدم استفاده از وسايل هشدار دهنده وعلامات ايمني
11-جابجايي وسايل
ب- علل رفتاري حوادث
1-اضطرابهاي مختلف
2-ريسك كردن
3-شوخي ناجور
4-قصور در حفاظت از تجهيزات واستفاده نادرست از ابزار وتجهيزات
5-خستگي،عجله،افسردگي
6-استرس ومشكلات مالي
7-طرز تلقي نامناسب (پذيرفتن عمدي اتفاق ،بي توجهي به ساختار فرد حادثه ديده مي داند چگونه كار را انجام دهد اما در رعايت كردن روشهاي ايمني كوتاهي مي كند حواس پرتي وغيره…)
8-فقدان آگاهي يا مهارت (فرد حادثه ديده نمي داند كارش را چگونه ايمن انجام دهد جديدالاستخدام ،بي تجربه،غيرماهرو…است)
9-نقص فيزيكي يا رواني كارگر
چه کسی حاضر است؟
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 0 مهمان