صفحه 1 از 1

تبديل جنگلهاي شمال به محل تخليه زباله

ارسال شده: 29 می 2011 12:46
توسط mz85bs
90درصد تخليه زباله و رهاسازي فاضلاب درحالي درجنگلهاي شمال انجام مي شود که تنها 7درصد از سطح کشور را عرصه‌ جنگلي پوشانده است. کارشناسان منشاء بسياري از بيماريهاي لاعلاج دراين مناطق را آلودگي آبهاي زيرزميني و چراي دام در مراتع آلوده به شيرابه زباله مي دانند.

تصویر



به گزارش خبرنگار مهر، درحال حاضر بيش از 90 درصد محلهاي رهاسازي فاضلابها و تخليه زباله ها در شهرهاي شمال کشور در جنگلهاي باستاني هيرکاني و ميراث طبيعي دنيا قرار دارد. به طوري که انباشت زباله بدون هيچگونه عمل جداسازي از مبدا، در داخل و حاشيه‌هاي جنگل و در بهترين مکانهاي توريستي و طبيعي و نزديک به مراکز مسکوني شهري يا روستايي با کمترين فاصله حمل و با ارزانترين هزينه انجام مي شود.
هر چند دفن زباله هاي شهري يک مشکل عمومي در همه شهرها است اما در شمال کشور به دلايل مختلفي نظير بالا بودن جمعيت در واحد سطح، کوهستاني بودن، جنگلي و مرطوب بودن، بالا بودن سطح سفره زيرزميني در دشت ها و موارد قابل توجه ديگر، از اهميت ويژه اي برخوردار است.
کاظم نصرتي رئيس جامعه جنگلباني ايران در گفتگو با خبرنگار مهر با انتقاد از رويه دفن و رهاسازي زباله در شهرهاي شمالي کشور مي گويد: در حال حاضر در حدود 64% از محلهاي تخليه زباله در عرصه هاي جنگلي، 26% در اطراف رودخانه ها و 10% در مناطق مرتعي واقع شده که از آنجايي که رودخانه ها نيز اغلب از مناطق جنگلي مي گذرند مي توان گفت بيش از 90 درصد از محل هاي تخليه زباله در شمال کشور در مناطق جنگلي واقع شده است.
او با بيان اينکه تنها 7 درصد از سطح کشور ايران را عرصه هاي جنگلي پوشانده مي افزايد: ايران از نظر ميزان پوشش جنگلي در کشورهاي کم پوشش حداقل سرانه جنگلي براي هرنفر يعني حدود 2 دهم هکتار را داراست که بايستي به جاي شعار دادن مبني بر رساندن پوشش جنگلي به حدود 25 درصد از سطح کشور که غيرعملي است در حفظ و نگهداري همين مقدار کوشش کنيم.
به اعتقاد نصرتي، يکي از مهمترين عوامل تخريب عرصه هاي جنگلي تخليه و دفن غير اصولي زباله و فاضلاب در اين عرصه ها است.
در حال حاضرعرصه جنگلهاي واقع در شهرهايي مانند چالوس، نوشهر، عباس آباد، رامسر که جزو شهرهاي توريستي شمال کشور محسوب مي شود مملو از انباشت زباله و شيرابه هاي روان هستند که هم از نظر منظر و هم از نظر اکولوژيکي مشکلات بسياري در اين مناطق به وجود آورده و سلامت مردم اين شهرها را تهديد مي کند.
نصرتي در ادامه با اشاره به اينکه بحث تبديل و دفن اصولي زباله در شمال کشور بيش از 20 سال است که مطرح است مي گويد: تا کنون مشاوران بسياري با گرفتن اعتبارهاي ميلياردي قرار بوده که زباله ها و فاضلاب شهرهاي شمالي را سامان دهند ولي به دليل عدم صداقت دست اندرکاران و تصميم گيري هاي غلط ، بهره نداشتن از اعتقاد و آگاهي شاهد هستيم که همچنان اين مشکل حل نشده است و اراضي با ارزش و جنگلهاي باستاني شمال کشور از دستبرد و بي حرمتي انسان هاي بي انديشه و بي تعهد، در امان نيستند.
اما تا کنون به نظر مي رسيد مشکل تنها دفع زباله به صورت بسيار ابتدايي و غير بهداشتي در شهرهاي شمالي است در حالي که ريخته شدن فاضلاب به اين عرصه ها به تهديدي مضاعف براي بقاي جنگلها تبديل شده است.
نصرتي در اين باره مي گويد: بسياري از بيماريهاي لاعلاج موجود در شمال کشور به دليل آلودگي محيط زيست، آلودگي آبهاي زيرزميني ، چراي دامها از مراتع آلوده به شيرابه هاي زباله و بسياري مسائل ديگر است که جا دارد دست اندرکاران اگر براي منابع طبيعي ارزشي قائل نيستند حداقل براي نجات جان مردم کاري بکنند.
او با اشاره به رودخانه زرجوب در استان گيلان که به دليل تخليه زباله به عنوان يکي از آلوده ترين رودخانه هاي جهان معرفي شده مي گويد: در شمال کشور رودخانه هاي ديگري نظير زرجوب وجود دارد که به دليل فاضلاب و زباله از آلوده ترين رود خانه هاي دنيا هستند. زيرا روشهاي دفن و تخليه غير اصولي و غير بهداشتي زباله در بسياري از مناطق شمال کشور در دنيا مشابهي ندارد و منحصر به ايران است.

نصرتي تفکيک زباله از مبدأ، احداث کارخانه هاي تبديل زباله به انرژي و توليد کمپوست از زباله و احداث سيستمهاي تصفيه فاضلاب در استان هاي شمالي را تنها راهکار ساماندهي زباله و فاضلاب در اين مناطق مي داند.
هر چند موضوع رهاسازي زباله ها بطور کاملا غير بهداشتي در عرصه هاي طبيعي موضوع جديدي نيست اما هيچگاه کهنه هم نخواهد شد بويژه که هر روز شاهد فاجعه جديدتري در اين زمينه هستيم. رهاسازي فاضلاب در اين عرصه ها و نفوذ آن به داخل آب شرب، نهر ها و رودخانه هاي منطقه سلامت محيط زيست، جامعه انساني و حيات وحش را با مشکلات جدي مواجه خواهد کرد. اين کار به لحاظ اخلاقي نيز بسيار زشت و ناپسند بوده و اميد آن مي رود که مسئولين در اين خصوص چاره اي بيانديشند.