بهداشت روانی محیط کار
ارسال شده: 18 فوریه 2015 11:10
[JUSTIFY]مقدمه [/JUSTIFY][JUSTIFY]در بررسی ویژگیهای جسمی و روانی افراد دو عامل اساسی مشخص وراثت و محیط هستند که هر دو از لحاظ تأثیری که بر فرد میگذارند، حائز اهمیت فراوان هستند. انسان زندگی خود را در محیطهای مختلف میگذراند که محیط کاری از مهمترین محیطهایی است که فرد از بزرگسالی بخش اعظمی از وقت خود را در آنجا سپری میکند.. [/JUSTIFY][JUSTIFY]دنیای امروز استرس های مختلفی دارد که بعضی از این استرس ها مختص محیط کار است. نزاع با یک همکار، محروم شدن از پاداش، دیر رسیدن به سر کار و فشار هیات مدیره یا رؤسای سازمان به مدیر را میتوان نمونه هایی از استرس های محیط کار نامید. [/JUSTIFY][JUSTIFY]تعریف بهداشت روانی در محیط کار :[/JUSTIFY][JUSTIFY]بهداشت روانی همان سلامت فکر و قدرت سازگاری فرد با محیط و اطرافیان است. چون در مواجهه با چالش ها و مشکلات روزمره، ما بر اساس ویژگی های روانی خود با آن ها برخورد می کنیم، هر چه از سلامت روانی بیشتر برخوردار باشیم به یقین آسیب پذیری ما کمتر خواهد بود. پس همچنان که از جسم خود مراقبت می کنیم، روح خود را نیز باید مقاوم تر کنیم تا زندگی بهتری داشته باشیم. [/JUSTIFY][JUSTIFY]ایجاد فرصت برای شکوفایی استعدادها، توانایی ها و کنار آمدن با خود و دیگران یکی از اهداف مهم و اساس بهداشت روانی است. [/JUSTIFY][JUSTIFY]بهداشت روانی در محیط کار یعنی مقاومت در مقابل پیدایش پریشانیهای روانی و اختلالات رفتاری در کارکنان سازمان و سالم سازی فضای روانی کار به نحوی که هدف های چندگانه زیر تأمین شود: [/JUSTIFY][JUSTIFY]1-هیچ یک از کارکنان سازمان به دلیل عوامل موجود در سازمان گرفتار اختلال روانی نشوند. [/JUSTIFY][JUSTIFY]2-هر یک از کارکنان از اینکه در سازمان محل کار خود به فعالیت اشتغال دارند احساس رضایت کنند و علاقه مند به ادامه کار در آن سازمان باشند. [/JUSTIFY][JUSTIFY]3-هر یک از کارکنان سازمان نسبت به خود، رؤسا، همکاران خود و به طور کلی نسبت به جهان اطراف خود و خصوصاً نسبت به جایگاه خود در سازمان احساس مثبتی داشته باشند. [/JUSTIFY][JUSTIFY]4- همه کارکنان سازمان قادر به ایجاد روابط مطلوب با محیط کار و عوامل موجود در آن باشند. [/JUSTIFY][JUSTIFY]اصول بهداشت روانی در سازمان :[/JUSTIFY][JUSTIFY]1- ایجاد جو صمیمیت، همدلی، صداقت[/JUSTIFY][JUSTIFY]2- همکاری و احترام متقابل در میان کارکنان سازمان[/JUSTIFY][JUSTIFY]3- پرهیز از اعمال روش های مبتنی بر زور و اجبار [/JUSTIFY][JUSTIFY]4- شناسایی استعدادهای بالقوه کارکنان و فراهم ساختن رشد و شکوفایی این استعداد در حد توان و امکانات سازمان[/JUSTIFY][JUSTIFY]5- پرهیز از قضاوت های کورکورانه در مورد کار و رفتار کارکنان سازمان[/JUSTIFY][JUSTIFY]6- شناسایی دلایل واقعی کم کاری، غیبت از کار، بی حوصلگی و بی علاقگی به کار، کم توجهی و بی دقتی کارکنان توسط مدیر [/JUSTIFY][JUSTIFY]7- آشنا ساختن کارکنان با واقعیت های محیط کار و حذف آن دسته از معیارها و عوامل سازمانی که از لحاظ اخلاقی، انسانی و فرهنگ سازمانی صحیح تلقی نمی شود. [/JUSTIFY][JUSTIFY]بنابراین مدیران باید تلاش کنند تا محیط کار برای کارکنان اضطراب آور نباشد و کارمندان احساس امنیت شغلی کنند و با شادی و نشاط و شوق و انگیزه به دور از هر گونه خشم و درگیری بیهوده به وظایف خود عمل نمایند. [/JUSTIFY][JUSTIFY] وقتی مدیریت، عملکرد خوبی داشته باشد و کارکنان، مورد تکریم و احترام قراربگیرند و به آنان بها داده شود، بعید است چنین محیط کاری دردسرساز باشد یا باعث بروز مشکلهای روانی شود. بهعبارتی، عملکرد ضعیف مدیریت میتواند عامل نارضایتی شغلی قلمداد شود. بهعنوان نمونه، اگر کارکنان تصور کنند با آنان منصفانه و محترمانه رفتار نمیشود، به احتمال زیاد، به مشکلهای روانی دچار میشوند. [/JUSTIFY][JUSTIFY]یکی از دلایل عمده وجود و پیدایش اختلالهای روانی و رفتاری، نداشتن امنیت شغلی و اضطراب ناشی از آن است. در یک سازمان آن دسته از کارگران و کارمندانی که احساس امنیت شغلی در آنان پایین است و در نتیجه گرفتار اضطراب ناشی از بیکاری، تبعید، عزل از موقعیت مطلوب و محرومیت از سایر امتیازات و امکانات می باشند، احتمالا" بیش از دیگران برای ادراک منفی حوادث و اتفاقات آمادگی دارند. لذا مدیریت اینگونه سازمانها دائم با افرادی بی انگیزه و یا کم انگیزه مواجهه است که هیچوقت نمی تواند در رسیدن به اهداف مطلوب و دستیابی به بهره وری قابل قبول موفق گردد. [/JUSTIFY][JUSTIFY]مدیر یک سازمان باید به تمام مسایل توجه داشته باشد و زمینه ای را از نظر روحی و روانی و ارضای انگیزه ها فراهم آورد که کارکنان، خود را شریک و سهیم در کارها و عواقب ناشی از آن بدانند. در چنین شرایطی است که خلاقیت افراد تحت نظارت افزایش می یابد. [/JUSTIFY][JUSTIFY]عوامل محیطی مؤثر بر سلامت کارکنان [/JUSTIFY][JUSTIFY] [/JUSTIFY][JUSTIFY]روشنایی و نور محیط کار [/JUSTIFY][JUSTIFY]هم نور کم و هم نور زیاد میتوانند تأثیرات منفی روی فرد داشته باشیم. برخی از این تأثیرات جسمی است مثل تأثیر روی دستگاه بینایی و برخی دیگر تأثیرات روانی هستند. کار در محیطهای بسته کم نور و همچنین پر نور اغلب با خستگی و تحریک پذیری فرد همراه هستند. افرادی که در چنین محیطهایی کار میکنند بازده مناسبی ندارند و اغلب ویژگیهای منفی روانی از خود نشان میدهند. [/JUSTIFY][JUSTIFY]عامل سر و صدایی محیط کار در سلامت کارکنان [/JUSTIFY][JUSTIFY]دستگاه شنوایی انسان به دامنه محدودی از اصوات حساس است بطوری که اصوات و سر و صداهایی که در طیف بالای این دامنه قرار میگیرند برای فرد آزار دهنده هستند. چنین صداهایی علاوه بر ایجاد مشکلات شنوایی در فرد تغییرات جسمی و روانی دیگری نیز بوجود میآورند. از لحاظ جسمی فشردگی عروق خونی، تغییرات ضربان قلب، گشاد شدن مردمک چشم، بالا رفتن فشار خون، کشیدگی عضلات و... را میتوان مشاهده کرد. چنین شرایطی معمولا با علائم اضطراب همراه هستند. پرخاشگری، بیاعتمادی و تحریک پذیری در افرادی که در محیطهای پر سر و صدا کار میکنند مشاهده میشود. [/JUSTIFY][JUSTIFY]درجه حرارت و رطوبت محیط کار در سلامت کارکنان [/JUSTIFY][JUSTIFY]بروز مشکلات جسمی از جمله درد مفاصل، پایین آمدن سطح مقاومت بدن، سرماخوردگی، ناراحتیهای مربوط به دستگاه تنفسی و..... [/JUSTIFY][JUSTIFY] سایر عوامل در محیط کاری بر سلامت کارکنان [/JUSTIFY][JUSTIFY]عوامل متعددی وجود دارند که در محیط کار بر سلامت افراد مؤثر هستند. از جمله رنگها، با تأثیری که بر روحیه و شرایط روانی فرد میگذارند. به عنوان یک عامل محرک یا کسالت آور عمل میکنند. رنگ محیط کار علاوه بر تناسب آن با نوع کار باید با شرایط روانی افراد نیز سازگاری خوبی داشته باشد. [/JUSTIFY][JUSTIFY]تأثیر آلودگی داخلی محیط کار و بهداشت محیط کار نیز که کاملا روشن و واضح است. تراکم کار، ساعات کار و زمان کار عوامل مهم دیگری هستند. تراکم زیاد کاری، انجام کار در ساعات نامناسب که با خستگی و ضعف جسمی و روانی برای فرد همراه هستند، با تداوم در طول زمان سلامت جسمی و روانی فرد را تهدید خواهند کرد. [/JUSTIFY][JUSTIFY]عوامل مربوط به مسائل ارتباطی از عوامل مهم دیگری هستند که بر روی فرد اعم از سلامت یا عملکرد او در محیط کار تأثیر میگذارند. نوع ارتباطات موجود در محیط کار، نفوذ و اعمال قدرت مدیر، شیوه ارتباطی و شخصیت و اهداف او نقش مهمی در بهداشت روانی فرد و میزان خشنودی او از محیط کار دارند. [/JUSTIFY][JUSTIFY]استرس در کار[/JUSTIFY][JUSTIFY]حتی «شغلهای رویایی» هم دارای لحظههایی پراسترس، انتظارات کاری و سایر مسئولیتها میباشند. برای برخی افراد، استرس محرکی است که انجام بعضی کارها را حتمی میسازد. به هرحال، استرس محیط کاری میتواند براحتی زندگی شما را تحت تأثیر قرار دهد. [/JUSTIFY][JUSTIFY]ممکن است بطور مداوم در مورد یک پروژه خاص نگران باشید، از رفتار نادرست یک همکار یا سرپرست (مدیر گروه) احساس ناخوشایندی داشته باشید یا آگاهانه و به امید کسب یک ترفیع، بیش از حد توانتان کاری را بپذیرید. چنانچه شغلتان را در رأس همه امور خود قرار دهید، روابط شخصیتان تحت تأثیر قرار گرفته و با فشارهای کاری ادغام میشود. [/JUSTIFY][JUSTIFY]از کار برکنار شدن، تغییرات مدیریتی و سازمانی میتواند امنیت شغلی فرد را آشفته سازد. مطالعه یک محقق نروژی نشان داده است که تنها شایعهای در مورد تعطیلی کارخانه باعث افزایش فشارخون و تپش قلب کارگران شد. [/JUSTIFY][JUSTIFY]در کنار ضررهای حاصله از استرس کاری برروی احساسات، طولانی شدن این نوع استرس میتواند بر سلامتی جسمانی شما نیز تأثیر بگذارد. [/JUSTIFY][JUSTIFY]مشغولیت ذهنی مداوم با مسائل شغلی غالباً منجر به تغذیه نامناسب و نامرتب و عدم ورزش کافی میشود که نهایتاً مشکلاتی چون اضافه وزن، فشارخون بالا و افزایش مقدار کلسترول را به همراه خواهد داشت. [/JUSTIFY][JUSTIFY]تنشهای شغلی مثل پاداشهای کم، محیط کاری غیردوستانه و ساعات کاری طولانی میتواند موجب بیماری قلبی شود (مثل حملات قلبی). سن نیز بعنوان عاملی جهت استرس کاری محسوب میشود. [/JUSTIFY][JUSTIFY]فشار کاری باعث فرسودگی روانی میشود، حالتی که با خستگی روحی ونگرشهای منفی و بدبینانه نسبت به خود و دیگران همراه میباشد. فرسودگی روانی منجر به افسردگی میشود و انواع بیماریهای قلبی و سکته، اختلالات غذایی و گوارشی، دیابت و انواع سرطان را به دنبال خواهد داشت. [/JUSTIFY][JUSTIFY] افسردگی مزمن نیز ایمنی شما را در مقابل بیماریهای دیگر کاهش داده و حتی میتواند موجب مرگ زودرس شود. [/JUSTIFY][JUSTIFY]محیط کاری میتواند عارضههای منفی بر سلامت جسمی و روانی کارکنان داشته باشد اگر:[/JUSTIFY][JUSTIFY]- فضایی بهوجود آوریم که تعادلی بین کار و زندگی وجود نداشته باشد. [/JUSTIFY][JUSTIFY]- تبعیض، تجاوز به حقوق کارکنان و برچسبزدن رواج داشته باشد. [/JUSTIFY][JUSTIFY]تعادل میان کار و زندگی[/JUSTIFY][JUSTIFY]تعارض میان کار و زندگی، وقتی بهوجود میآید که کارکنان دریابند نقشهای آنان در محیط کار و خانواده، با یکدیگر تداخل داشته و برای یکدیگر مزاحمت ایجاد میکنند. همهی استرسها، منفی و مضر نیستند و جزئی از ماهیت کار محسوب میشوند.. بسیاری از کارکنان معتقدند تعارض میان کار و زندگی به محیط خانواده و کار، آسیب جدی میرساند که میتواند سلامت جسمی و روانی فرد را به خطر بیندازد. البته این به این معنی نیست که استرس، بهتنهایی موجب تشدید بیماریهای روانی میشود. استرس زیاد، زمینهساز افسردگی، اضطراب یا خشم شده و در کارکرد مغز، اختلال ایجاد میکند و درنهایت، منجر به ضعف سیستم ایمنی بدن میشود. بهعبارتی، استرس زیاد، میتواند موجب ضعف اخلاقی، غیبت و کاهش بهرهوری شود. [/JUSTIFY][JUSTIFY]تعارض شدید میان کار و زندگی همراه است با:[/JUSTIFY][JUSTIFY]- تحمل استرس زیاد، افسردهخویی، درماندگی و ضعیفتر شدن وضعیت سلامت جسمانی[/JUSTIFY][JUSTIFY]- کاهش رضایتمندی شغلی و تعهد سازمانی [/JUSTIFY][JUSTIFY]- افزایش مراجعه به پزشک [/JUSTIFY][JUSTIFY]- افزایش غیبت کاری [/JUSTIFY][JUSTIFY]برای از بین بردن تعارض میان کار و زندگی، به کارفرمایان توصیه میشود:[/JUSTIFY][JUSTIFY]- کارهای اضافی را کم کنید: یکی از این روشها، جلوگیری از مکاتبههای اضافی و ارجاع آن از مدیریت به کارکنان، اصلاح و بهبود فرآیندهای کاری است. در این زمینه با کارکنان مشورت کنید. [/JUSTIFY][JUSTIFY]- کاهش مأموریتهای اداری [/JUSTIFY][JUSTIFY]- کاهش پرداخت اضافهکاری و پرداختهای جایگزین برای جبران هزینههای زندگی (پاداش براساس شایستگی و عملکرد([/JUSTIFY][JUSTIFY]- به کارکنان برای انجام اضافهکاری، فرصت «نه گفتن» بدهید، به شرطی که وقفه در کارهای اداری بهوجود نیاید. [/JUSTIFY][JUSTIFY]- ساعتهای کارِ شناور تدوین کنید تا کارکنان بتوانند در طول هفته، چند روزی از این ساعتهای کاری استفاده کنند یا شرایط انجام کار در خانه را فراهم سازید. [/JUSTIFY][JUSTIFY]- نباید کارکنان را برای انتخاب میان پیشرفت شغلی و رسیدگی به خانواده تحت فشار بگذارید، بلکه باید راهکارها و شاخصهای ارتقا و ترقی شغلی بهنحوی طراحی شود که به زندگی خصوصی کارکنان، صدمهای نرساند. [/JUSTIFY][JUSTIFY]برای حفظ تعادل میان کار و زندگی خانوادگی کارکنان باید:[/JUSTIFY][JUSTIFY]- به اضافهکاریهای غیرمنطقی «نه» بگویید. [/JUSTIFY][JUSTIFY]- سعی کنید کار اداری را کمتر به خانه ببرید. اگر مجبورید در خانه، کارهای اداری انجام دهید، باید وقت خاصی را به آنها اختصاص دهید. برای نمونه، وقتی که فرزندان به رختخواب رفتند. [/JUSTIFY][JUSTIFY]- مأموریتهای اداری را کاهش دهید. [/JUSTIFY][JUSTIFY]- از ساعتهای کاریِ شناور استفاده کنید. [/JUSTIFY][JUSTIFY]واکنش افراد در مقابل استرس، متفاوت است. ممکن است استرس برای یکنفر عارضههای جسمانی و روانی شدید داشته باشد درحالی که دیگری، از این عارضهها در امان باشد. [/JUSTIFY][JUSTIFY]راه های کنترل استرس[/JUSTIFY][JUSTIFY]راههای زیادی برای کنترل استرس شغلی وجود دارد. یکی از بهترین روشها، ورزش و تغذیه مناسب میباشد. روشهای دیگر بر موضوعات خاصی چون مدیریت زمان (کنترل زمان)، آموزش مداوم مهارتهای اجتماعی مناسب توجه میکنند. یک روانشناس خوب نیز میتواند به شما کمک کند تا علت استرس خود را شناخته و روشهای خاصی را برای غلبه بر آن اعمال کنید. [/JUSTIFY][JUSTIFY]در پایان نکات دیگری نیز درباره استرس شغلی ارائه میشود:[/JUSTIFY][JUSTIFY]۱- از بیشترین مقدار تنفس (و استراحت) در یک روز کاری بهره ببرید:[/JUSTIFY][JUSTIFY] حتی ده دقیقه استراحت، به دیدگاه ذهنی شما طراوت میبخشد. قدری پیادهروی کنید، با همکارتان پیرامون مسائلی غیر از شغل صحبت کنید. چشمایتان را به آرامی ببندید و چند نفس عمیق بکشید. [/JUSTIFY][JUSTIFY]۲- استانداردهای قابل قبولی برای خود و دیگران در نظر بگیرید:[/JUSTIFY][JUSTIFY] انتظار کمال مطلوب را نداشته باشید. با کارفرما در مورد وضعیت شغلی خود صحبت کنید. مسئولیتها و معیارهای کاری شما، دقیقاً بازتاب آن چیزی است که انجام میدهید. کار گروهی به منظور ایجاد تغییرات لازم نه تنها برای سلامتی جسمی و روانی شما مفید است بلکه روی هم رفته خلاقیت سازمان را نیز بالا میبرد.[/JUSTIFY]